فصل اول – مقدمه پژوهشچكيدهمقدمه……………………………………………………3بيان مسئله…………..……………………………………………………..6اهميت و ضررت پژوهش……………………………………………………7هدف پژوهش………………………………………………………………9فرضيه پژوهش……………………………………………………………11تعاريف نظري………..…………………………………………………….12تعاريف عملياتي……………………………………………………………12فصل دوم – ادبيات و پيشينة پژوهشبررسي تاريخي نظريه هاي خود……………..………………………………15مفهوم خود……….………………………………………………………16مفهوم بخشيدن به خود…………….………………………………………18چگونگي تشكيل خود………………………………………………………18رشد مفهوم خود…………………………………………………………..20تعريف خود از ديدگاههاي تجربي و پژوهشي……...…………………………22تعريف خود از ديدگاههاي روان تحليل گري……………………23خود در ديدگاههاي مختلف روان شناختي…………………………………………. 25مفهوم خود از ديدگاه راجرز……………..………………………………………..26ثبات و هماهنگي خويشتن…………….…………………………………………..27مفهوم خود از نظر ساليوان………………………………………………………28خود از نظر اريسكون……………………………………………………………29خود از نظر يونگ………………………………………………………………31خود از نظر نوامبر خود در نظريه هارتر………….………………………………..34تغيير در محتواي مفهوم خود…………………………………………………… 35تغيير در ساختار خود يا تغييرات ساختاري……………………………………… 36خود پنداره…………………………………………………………………….37خود انگاره در نظريه هورناي……………………………………………………39خودپنداره و خوش بيني…………………………………………………………40ويژگي هاي انسان كامل يا خود شكوفا در نظرية راجرز …………….43پيشينة پژوهش…………………………………………………………………46فصل سوم – روش پژوهشجامعه آماري……….….…………………………………………57نمونه و روش نمونه گيري……….……………………………………………….57ابزار پژوهش……..……………………………………………………………..58روش نمره گذاري………………………………………………………………60اعتبار آزمون …..………………………………………………………………61روش جمع آوري اطلاعات………………………………………………………62طرح پژوهش…………………………………………………………………63روش آماري………………………………………………………………… 64فصل چهارم – تجزيه و تحليل داده هاتجزيه و تحليل داده ها………………………………………………………….66تجزيه و تحليل داده ها….………….………………………………………… 71فصل پنجم – بحث و نتيجه گيريبحث و نتيجه گيري……….….………………………………………………73مشكلات پژوهش……….…………………………………………………… 75پيشنهادات……….………………………………………………………… 75فهرست منابع……………………………………………………………… 76ضمائمنمونه تست راجرز فهرست جداول عنوان صفحه جدول نمرات خام…………..……………………………………………… 68جدول نمرات خودپنداره…………………………………………………… 67جدول T مشاهده شده و T بدست آمده…………………………………… 71مقدمه:«خودت را بشناس1» سخني است كه از روزگاران قديم خردمندان به آن اهميت بسياري داده اند ولي قدر و اهميتش در اين زمانه از هميشه بيشتر است.خودشناسي2 فقط از راه انديشيدن توأم با ملامت خويش و تأمل در حال ديگران و درباره روابط ما با افراد ديگر حاصل مي شود.فكر و انديشه در كار خويش،خواه و ناخواه همراه با كار درون بيني3 است.انسان بايد در ضمن اين عمل،حالات ذهني،ضربان قلب،كنش، وجدان،انگيزه،اميال و بيزاري هاي خود را نيز مورد توجه كامل قرار دهد.بايد اين حالات را نه فقط به همان گونه كه وجود دارد بشناسيم بلكه آنها را ارزيابي نموده راجع به هر كدام نظر خوب يا بد يا بي اثر بدهيم و روشن سازيم كه آيا ريشه هاي دراز و صورت دائمي دارند يا موقت و گذران هستند(مك و گال 1362).بي شك خودشناسي بزرگترين خدمت انسان به خودش است لازم است احكامي كه انسان را به رستگاري مي برد از عقايد و ايدئولوژي هاي ديگر تفكيك گردد.در اين راستا اول بايد انسان را شناخت و بعد كمبودها و دردهايش را يافت و واقعيت ها را كه لازم است بررسي نمود و به گفتة «كاميل فلاماريون» هأهت شناس فرانسوي «ما چيزي را كه مي فهميم حق انكار آن را نداريم» برايبررسي مسائل پيچيده خودشناسي نه تنها از دانش و علوم تجربي بلكه از تفكر،تعقل،الهام،علوم باطني و بالاخره از وي هاديان بشر نيز بايد استفاده كرد.براي تغيير زندگي يك فرد يا يك ملت اول بايد محور افكار او را تغيير داد در اين راستا تقابل بين ماديت،معنويت،فعاليت و فضيلت را نبايد از نظر دور داشت.و تكامل عاليترين هدف آفرينش است جزء در سايه اين مطلب ميسر نمي شود.براي رسيدن به كمال جز اينكه انسان ها ويژگي هاي خويش را بدانند و توفيقي در شناسايي خود داشته باشند راهي نيست.براي رسيدن به سعادت،شناخت خويشتن1 و پرورش جان و تن هر دو لازم است در غير اين صورت از آمال و مقاصد انساني دور مي شود و به هدف زندگي نمي رسد و حفظ اين تعادل را كه براي فائق آمدن به مشكلات و ناخواستني هاي زندگي است از دست مي دهد(بهاري،1366).خودپنداره2 مجموعه اي است دروني و نسبتاً پايدار.شامل همه آنچه كه اشخاص متعلق به خود مي دانند از جمله جنبه هاي جسمي،اجتماعي،هيجاني،اعمال اختصاصي،شايستگي ها همراه با عناصر مادي با اهميت(صدر السادات و شمس اسفند آباد،1380).خودپنداره تصوري است كه از خود داريم و همواره با ما همراه است و ما آن را براي خود و طبقه بندي رفتارمان به كار مي بريم.غالباً نقش اوليه خودپنداره اين است كه باعث ايجاد ثبات در رفتار شود.اين امر به افراد كمك مي كند كه بتواند رفتار خود و كساني را كه با آنها در تعامل هستند به سادگي پيش بيني نمايد.آرايش خانم ها در دانشگاه يكي از موضوعاتي است كه نظرات موافق و مخالف را نسبت به خود جلب كرده است.از آنجايي كه انسان دوستدار زيبايي است براي زيبا جلوه دادن خود(چه زن و چه مرد) به ظاهر خويش توجه مي كند.اما گاهي تفاوت افراد در اين توجه به ظاهر كه به شكل هاي مختلف خود را نشان مي دهد،مثلاً شيوه لباس پوشيدن،اصلاح مو و آرايش هاي غليظ و… بسيار زياد است.انسان در جريان زندگي دچار خلأها و كمبودهايي مي شود كه براي جبران آنها دست به اعمالي مي زند.آرايش غير معمول هم مي تواند يكي از اين اعمال باشد كه ممكن است از خودپنداره پايين نشأت گرفته باشد.از آنجايي كه رفتارهاي ما تحت تأثير خودپنداره است آرايش هم يكي از واكنش هايي است كه مي تواند تحت تأثير خودپنداره قرار گيرد.بیان مسئله:مسئله مورد نظر در این پژوهش این است که:- آیا خودپنداره خانم های با آرایش بیشتر از خودپنداره خانمهای بدون آرایش است؟اهمیت و ضرورت پژوهش:آنچه را که باید در برخی از نظریه ها به آن توجه کرد این است که واقعیت هر پدیده صرفاً همان چیزی است که فرد خودش برداشت می کند.واقعیت برای هر فرد آن چیزی است که در قالب مرجع قیاس درونی و جهانی ذهنش در لحظه خاصی از زمان قرار دارد به عبارت دیگر،واقعیت مؤثر واقعیتی است که بوسیلة فرد ادراک می شود و ضرورت آن به این نحوة می توان اشاره کرد که درک رفتار هر فرد فقط از دیدگاه خود وی امکان پذیر است و رفتار هر فردی باید در قالب قیاس درونی کل سازمان یافته مورد بررسی قرار گیرد.آنچه باعث رشد شخصیت فردی می شود کلیه رفتارهایی است که به وسیله تمایل ذاتی او به تحقیق«خود» برانگیخته و هدایت می شود و این تمایل ذاتی در درجه اول به حفظ و تعالی اورگانیسم از راه ارضای نیازهای جسمانی توجه دارد.اما مهم آن که تمایل به تحقیق خود معیاری است که بوسیلة آن تمام جنبه های فرد مورد ارزیابی قرار می گیرند و فرد به این طریق کلیه تجاربی که در جهت تعالی و بقای خود هست به طور مثبت ارزشگذاری می کند.(طالشی،۱۳۷۶).
تعداد مشاهده: 4511 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.rar
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 80
حجم فایل:41 کیلوبایت