بررسی کامل واقع گرايي كمال الدين بهزاد در نمايش معماري مساجد
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته هنر و گرافیک (آموزش_و_پژوهش)
مـشـخـصـات فـایـل
عـنـوان تـحـقـیـق : واقع گرايي كمال الدين بهزاد
فـرمـت فـایـل : word
تـعـداد صـفـحـات : 40
مـنـاسـب جـهـت ارائـه تـحـقـیـق کـلاســی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
نگارگري يكي از هنرهاي درخشان ايرانيان در دوره اسلامي است. نگارههاي ايران منابعي هستند كه ويژگي هاي انساني، اجتماعي و هنرهاي ادوار مختلف را از خود بازتاب مي دهند و محققان و پژوهشگران مي توانند با مطالعه و مراقه در آنها به تشخيص، تبيين و تفسير اين ويژگي ها بپردازند و به كمك داده ها و اطلاعات مكتسب كمبود اطلاعاتي در زمينه هاي مذكور را جبران نمايند.
يكي از ويژگي هاي هنري كه در اين نگاره ها بازتاب يافته، معماري اسلامي ايران است، نگارگران ادوار مختلف اسلامي ايران- از دوره هاي سلجوقي تا دوره قاجار در آثار متنوع خود، انواع بناها را به تصوير كشيده اند. نگارنده معتقد است با مطالعه و بررسي بناهاي منقوش و تجزيه و تحليل عناصر تشكيل دهنده آنها (عناصر ساختاري و تزئيني) مي توان به نتايجي سودمند در رابطه با معماري هر دوره از ادوار اسلامي رسيد. براي مثال مي توان به نگارهاي از دوره تيموري اشاره نمود كه فضاي دروني يك حمام را نشان مي دهد. اهميت اين نگاره زماني آشكار مي شود كه بدانيم در ميان انواع بناهايي كه از اين دوره باقي مانده اند، هيچ حمام پا برجايي شناسائي نشده است و محققان هنر معماري تيموري در مطالعات و بررسي هاي خود تنها به بقاياي ناچيز و مختصر سه دستگاه حمام اين دوره استناد مي كنند. پر واضح است اگر به اين نگاره به عنوان مدرك معتبر و مستند نگريسته شود و داده هاي استخراج شده از آن با دادهها و اطلاعات بقاياي حمام هاي اين دوره تركيب و تلفيق گردد، نتايج سودمند و مفيد فائده حاصل خواهد شد.
اما متاسفانه تا كنون به اين مدارك مهم بهاي چنداني داده نشده و در جريان مطالعات و بررسي معماري ادوار مختلف اسلامي، جايگاه شايستهاي حتي به عنوان منابع اطلاعاتي مكمل براي آنها در نظر گرفته نشده است.
اين بي توجهي يا دست كم، كم توجهي، عمدتاص ريشه در نوع نگرش محققان غربي هنر اسلامي ايران داشته و متاسفانه در نوع تفكر محققان و پژوهشگران ايراني نيز ريسه دوانده است. در نظر اغلب محققان غربي، نگارگران ايران همچون دوستان صوفي خود در تلاش بوده اند تا به خاك زميني تجلي «باغ ملكوتي» بخشند. آنان در پي آن نبودند كه جهان مادي عادي را آنگونه كه به حواس مي آمد با همه ناهماهنگيها، درشتي ها و تصادفات نامطبوع آن مجسم كنند...