فایل مدیریت دانش و خلاقیت در مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه های پزشکی

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته پزشکی (آموزش_و_پژوهش)

این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.


 

زمينه: اهميت فزاينده دانش در عصــر حاضر، سازمان ها را ناگزير مي سازد تا نسبت به معاني اي چون خلاقيت در تكنيك، خلاقيت در محصول و خلاقيت سازماني يا استراتژيك، با تعمقي بيشتر بينديشند. اين موضوع سازمان ها را با چالش هايي در زمينه چگونگي پــــردازش دانش و ايجاد آن مواجه مي سازد. زماني كه نوآوري وخلاقيت راه پيروزي در جهان امروز است، سازمان بايد بتواند دانش مناسب را در جاي مناسب خود به كار گيرد.

هدف: هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین مدیریت دانش و خلاقیت در مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران می باشد.

روش: اين پژوهش يك مطالعه پيمايشي از نوع توصيفي_تحليلي می باشد. جامعه آماري شامل كليه كاركنان بيمارستان هاي دانشگاه های علوم پزشكي شهر تهران بوده است. با استفاده از فرمول نمونه گیری تصادفی، حجم نمونه ای برابر با 502 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه "مدیریت دانش" پروست و پرسشنامه "خلاقیت" جزنی می باشد. پایایی آنها از طريق آلفاي كرونباخ به ترتیب89/0 و 69/0 بدست آمد و روايي پرسشنامه ها نيز با نظر اساتيد مجرب مورد تاييد واقع شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS18 و آزمون های T، ANOVA و ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شده است.

يافته ها: با توجه به نتایج بدست آمده معلوم گرديد مدیریت دانش و خلاقیت در سطح 018/0 با یکدیگر رابطه معنادار دارند، و به ازای یک واحد افزایش در نمره مدیریت دانش به میزان 05/0 به نمره خلاقیت اضافه می شود. همچنین مشاهده شد که وضعیت خلاقیت در بیمارستان های مورد مطالعه در سطح متوسط رو به بالا و وضعیت مدیریت دانش و ابعاد آن (تعيين اهداف، شناسايي، كسب، توسعه، تسهيم، استفاده، نگهداري و ارزيابي دانش) در سطح متوسط قرار دارد، که از میان ابعاد، تعیین اهداف و تسهیم دانش بالاترین نمره و استفاده از دانش کمترین نمره را دریافت کرده اند.

نتيجه گيري: وضعیت مدیریت دانش و خلاقیت در بیمارستان های مورد مطالعه به ترتیب در حد متوسط و متوسط رو  به بالا ارزیابی شدند، با توجه به فاصله مدیریت دانش تا حد مطلوب و همچنین رسالت این مراکز آموزشی و درمانی در تربیت دانشجویان، نیاز به توجه و اولویت قرار دادن آن، در برنامه و اهداف کاری خود، نسبت به سازمان های دیگر بیشتر احساس می شود. در این راستا برای ارتقای مدیریت دانش و تبعا خلاقیت، باید به هر یک از ابعاد مطرح شده توجه ویژه ای کرد. چرا که اگر سازمان ها نتوانند زیرساخت های لازم را برای پیاده سازی مدیریت دانش مهیا کنند قطعاً با چالش های مختلفی روبرو خواهند شد.

عصر حاضر، عصر تحولات و تغييرات شگرف در فنآوري ها مي باشد. عصري كه ساختار فكري آن آكنده از عمق بخشيدن به اطلاعات و توجه به مشاركت نيروي انساني خلاق و دانش گرا است (نیر و جوکار 1391). در جهان کنونی شرایط و فضای رقابتی در بسیاری از سازمان ها بسیار پیچیده، متغیر و گسترده تر از گذشته است، به گونه ای که این سرعت در بیشتر سازمان ها به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق با شرایط جدید است. به عبارت دیگر به محض اینکه تغییری در شرایط یاد شده به وجود آید و سازمان بخواهد نسبت به آن تغییر، واکنش نشان دهد و خود را با آن هماهنگ و منطبق سازد تغییر بعدی از راه می رسد. هرگونه تغییر در فضای رقابتی، فرصتی را فراهم می آورد و فرصت دیگری را از بین می برد و چالش یا تهدیدی را ایجاد و چالش یا تهدیدی دیگر را حذف می کند (نیرومند و زارع 1387).

الوين تافلر اعتقاد دارد ورود به قرن بيست و يكم به عنوان عصر فرانظريه ،هنگامي براي انسان ها جاذب خواهد بود كه آدم كنوني بتواند در مقابل تغييرات آن قرن، قدرت تحمل لازم را داشته باشد و با شجاعت در مقابل آن ظاهر شود. تحقق اين پديده ايده آل زماني امكان پذير خواهد بود كه از هم اكنون بشر امروزي بتواند خودش را براي تغييرات آنچناني در دنياي آيندگان آماده سازد. اين نيز مشروط به دانش، مهارت، بينش و پويايي است. زندگي در دنياي جديد نيازمند شناخت كامل و كسب مهارت هاي استفاده از اين ابزارهاست. بدون شناخت چنين ابزاري رقابت و زندگي بسيار مشكل خواهد بود و مستلزم از دست دادن فرصت هاي فراواني در زندگي روزانه افراد و جوامع است (صادقی و همکاران 1390).

توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات به طور اعم جامعه بشري و به طور اخص، سازمان هاي تجاري – صنعتی را در وضعیتی قرار داده است که براي ادامه حیات می بایستی در پی یافتن ابزارها و راهکارهاي نوین متناسب با شرایط حاکم باشند. زمانی سازمان ها به دنبال کسب و یافتن اطلاعات و دانش بودند، اما امروزه با حجم انبوهی از اطلاعات و داده هاي گوناگون رو به رو هستند که در بسیاري موارد، طبقه بندي ، تلخیص و بهره برداري صحیح از آنها نیازمند اتخاذ تدابیر و تجهیزات مغزافزاري، سخت افزاري و نرم افزاري مرتبط است (فاتحی 1390).

امروزه برای اینکه سازمان ها بتوانند در دنیای تجارت و رقابت حضور مستمر و پایدار داشته باشند باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند (تقی زاده و تاری 1388). اساسی ترین مشخصه سازمان هاي هوشمند در قرن 21 ، تأکید بر دانش و اطلاعات است (محمدی فاتح و همکاران 1387). 

دیوید استمپز (1999) معتقد است که بهترین چیز داشتن دانش در موضوعی خاص نیست بلکه دانستن مکان و طرز دسترسی به دانش است. به زعم پیتر دراکر نیز مدیران موفق در عصر اطلاعات و دانش تنها به دنبال دسترسی به اطلاعات نیستند زیرا اطلاعات به اندازه کافی از طریق شبکه های اطلاع رسانی و پایگاه های اطلاعاتی و محمل های مختلف در دسترس هستند. مدیران بیشتر نیازمند به دسترسی به اطلاعات مناسب و مرتبطی هستند که پردازش، سازماندهی شده و شکل گرفته و با توجه به بسترهای فکری و شغلی آنها تلخیص شده باشد، اطلاعاتی که قابلیت تبدیل به عمل را داشته و به عبارت دیگر عملیاتی و کاربردی باشد. این دو نقل قول در کمال ایجاز ارزش دانش را بخوبی نشان می دهند (پوراصغر 1387).

دانایی مهمترین سرمایه هر سازمان است و سازمانی که از این موهبت بیشتر برخوردار باشد با چالش های موجود، بهتر برخورد می کند و در عرصه رقابت موفق تر خواهد بود (صمدیان و علوی 1390). عصر "دانایی یا دانش"، عنوان جدیدي است که به زمان حاضر اطلاق می شود (فاتحی 1390).  عصر دانش تحولات قابل ملاحظه ای را در برنامه ها و سیستم های موجود در سازمان ها به همراه داشته است. در این میان سازمان هایی که در راستای توانمند سازی و گسترش ظرفیت های سازمان در حل مسائل و همچنین افزایش سرمایه های فکری فعالیت می کنند، در عرصه رقابت های داخلی یا خارجی از قدرت دوام و بقای بیشتری برخوردارند. در این میان مدیریت دانش یکی از رویکردهای مهم و ارزشمندی است که سازمان های پیشرو با استقرار آن، ضمن حفظ تخصص فنی خود، از افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچک سازی یا اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می شود جلوگیری می کنند (تقی زاده و تاری 1388).

در واقع یکی از رویکردهای نوین مدیریت که به راز موفقیت در سازمان ها تبدیل گشته است مدیریت دانش است (پوراصغر 1387)  شاید به همین دلیل است که "مدیریت دانش" جاي ویژه اي در متون و ادبیات مدیریت براي خود باز کرده وصاحب نظران امر را به توسعه فنون و راهکارهاي مرتبط به سوي خود کشانده است (فاتحی 1390).  

در دسته بندي اي كه از سوي صاحب نظران كسب و كار ارايه گرديده ؛ دهه 1980 را دهه جنبش كيفيت (تاكيد بر اينكه براي دستيابي به كيفيت بهتر، همه كاركنان بايد از قدرت فكري خود بهتر استفاده كنند)؛ دهه 1990 را دهه مهندسي مجدد (استفاده از فناوري براي بهبود فرايندهاي كسب و كار و كاهش هزينه ها)؛ و دهه 2000 را دهه مديريت دانش لقب داده اند (جعفری و کلانتر 1382).

به گفته پیتر دراکر "راز موفقیت سازمان ها در قرن 21 همان مدیریت دانش است." در عصری که دانش بهترین نوع قدرت تلقی می شود(Toffler 1991) ، موفقیت در مدیریت دانش نیز به عنوان پیش زمینه ای برای موفقیت در عرصه ی فعالیت های سازمانی و حتی بازار رقابتی تلقی می گردد (حسن زاده 1384).

 

1-2 بیان مساله و اهمیت پژوهش

مديريت دانش امر جديدي نيست، تمدن هاي بشري از نسلي به نسل ديگر اقدام به نگهداري و انتقال دانش، براي درك گذشته و پيش بيني آينده، مي نمودند. در محيط هاي تجاري پيچيده و پوياي امروزي تشنگي براي دانش، روز به روز دامنه و عمق گسترده تري مي يابد. دانشي كه به شدت در حال تغيير و در بيرون از سازمان ها در حال انتشار است. دانش همیشه برای افراد ارزشمند بوده است. فرهنگ های قوی و متمدن، اغلب با کتابخانه هایشان مشخص می شوند. کتابخانه بزرگ موزه الکساندریا، کتابخانه بريتانيا و غیره، همه محل تجمع دانش یک تمدن است (عباسی 1386).  هرچه دانش ما در حوزه اي بيشتر باشد، توانايي انجام كار بهتر در آن حوزه بيشتر خواهد بود(Jones 2007) .

با بررسی و تحلیل دانش و اهمیت ویژگی های آن در محدوده عملکرد سازمان ها می توان دریافت که برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمان ها به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است، بخصوص اگر روند تغییر و تحولات دانش در جامعه به دقت ارزیابی شود، این نتیجه هم حاصل می شود که جامعه فراصنعتی امروز جامعه ای اطلاعاتی است که در  آن بتدریج فناوری های نیرو افزا جای خود را به فناوری های دانش افزا می دهند و در محیط پویا و پیچیده امروزی برای سازمان ها ضروری است که بطور مداوم دانش جدید را به شکل ایجاد، اعتباربخشی و کاربرد در محصولات و خدمات خود بکار گیرند (صیف و کرمی 1383).

دانش سازماني در دنياي پرشتاب معاصر ، فرصت مناسبي است براي سازمان هايي كه به خوبي آن را مي شناسند و مديريت مي كنند و در عين حال تهديدي جدي است براي سازمان هايي كه به تحولات محيطي كم توجه بوده و آن را نمي شناسند. در خلال دهه گذشته اين آگاهي حاصل گشته كه سازمان ها بايد سرمايه معنوي و ابزارهاي فني خود را كه در قلمرو اطلاعات قرار دارند به درستي مديريت كنند (نکودری و یعقوبی 1390). پیتر دراکر در سال 1993 بیان کرده است که در اقتصاد امروزه دنیا، دانش منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مانند کار و سرمایه و زمین نیست بلکه تنها منبع معنی دار عصر حاضر به شمار می رود. در واقع دانش تنها منبعی است که در اثر استفاده از ارزش آن کاسته نشده بلکه بر ارزش آن افزوده می شود. سایر تئورسین های پیشرو در امر سازمان و مدیریت نیز معتقدند سرمایه گذاری یک سازمان بر روی دانش نسبت به مواد و مصالح سودآورتر است (Nonaka & Takeuchi 1996) .

در اين راستا مديريت دانش يك متدولوژي براي توليد ، حفظ و بهره برداري از تمام امكانات مجموعه عظيمي از دانش است كه هر سازمان در فعاليت هاي روزانه خود از آنها بهره مي برد(نکودری و یعقوبی 1390).

مقوله دانش و مدیریت دانش به تدریج جای خود را در سازمان ها باز کرده اند. امروزه مدیران سازمان ها می دانند ماشین آلات را نمی توان اصلی ترین دارایی یک سازمان به حساب آورد. آنچه به عنوان دارایی مهم هر سازمان به شمار می رود، دانش سازمانی است و مدیریت صحیح بر آن باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان و در نهایت پیروز شدن بر رقبا خواهد شد(اخوان و جعفری 1384).  امروزه با تاکید فزاینده بر سازمان های دانش محور به جای سازمان های تولید محور، دانش از عواملی مثل زمین، سرمایه و نیروی کار به عنوان عوامل تولید پیشی گرفته و مدیریت در جستجوی راه هایی برای اداره کردن موثر آن است، هدف اداره این جنبه از سازمان ها همانند اداره دارایی های فیزیکی و مادی (دارایی های محسوس) است که امری عادی تلقی می شود(متقی 1384). 

در بسياري از سازمان ها و موسسات يكى ازمعضل هاى اساسي اين است كه از ميزان دانايي و دانش افراد، اطلاع كافي وجود ندارد. مديريت موثر دانش با تمركز بر روي راه حل هايي كه كل سيستم شامل سازمان، منابع انساني و فناوري را در بر مي گيرد ازجمله مهمترين ابزارها براى حل اين مشكل محسوب مى شود(رفعتی شالدهی و همکاران 1387). مدیران در عصر اطلاعات با درک اهمیت و ارزش دانش در فرایند تصمیم گیری خود به دنبال به کار گیری راهکار ها و تکنیک های مدیریت دانش در کلیه سطوح سازمانی خود می باشند. مديريت دانش با تبديل سرمايه هاي انساني به دارايي هاي فكري سازمان يافته براي سازمان ايجاد ارزش مي كند(عباسی 1386).

مهمترین نقشی که می توان به مدیریت دانش نسبت داد این است که آن را به عنوان یک متدلوژي تغییر در نظرگرفت. مدیریت دانش از یکطرف با جذب دانش هاي جدید به درون سیستم و از طرفی دیگر با اداره موثر آن دانش ها، می تواند مهمترین عامل تغییر در یک سازمان باشد(فاتحی 1390).

اهميت فزاينده دانش در عصــر حاضر، سازمان ها را ناگزير مي سازد تا نسبت به معاني اي چون خلاقيت در تكنيك ، خلاقيت در محصول يا فرايند و خلاقيت سازماني يا استراتژيك، با تعمقي بيشتر بينديشند. اين موضوع سازمان ها را با چالش هايي در زمينه چگونگي پــــردازش دانش و ايجاد آن مواجه مي سازد(فتحیان و همکاران 1385). دانش ممکن است عناصر پایه ای و قسمت های عمده ای را که برای ساختن ایده جدید لازم است، فراهم کند اما برای اینکه این ساختارهای پایه ای در دسترس باشند، به ایده های کهنه نباید تعصب زیادی نشان داد. بنابراین به منظور داشتن سطح بالایی از خلاقیت باید زمان زیادی را برای درونی سازی دانش در سازمان اختصاص دهیم (Weisberg 1994).  براساس تحقيقات مالهوترا، دانش موجود در اذهان اعضاي سازمان مهمترين منبع دانش سازماني است. وي اذعان ميدارد كه مديريت دانش تنها مديريت دارايي سازمان نيست، بلكه مديريت فرايندهاي بين فردي و فرايندهاي سازماني است كه در اين مسير وجود دارند. او سپس مديريت دانش را به عنوان تركيبي نيروزا از ظرفيت فرايند داده ها و اطلاعات در فناوري اطلاعات و ظرفيت خلاقيت و نوآوري افراد بيان مي دارد(Malhotra 1997).

خلاقيت و نوآوري يكي از كليدهاي سودمندي و استفاده در مديريت دانش است(عباسی 1386). به طور كلي، در رابطه با مديريت دانش و خلاقيت منابع انساني در سازمان دو راهبرد اساسي مطرح است؛ نخست استفاده ي بهينه از فنآوري هاي موجود در سازمان جهت به كارگيري و كاربرد بهتر دانايي در داخل سازمان است. راهبرد دوم كه گاهي نوآوري دانايي ناميده مي شود، زماني است كه كاركنان از ارزش ها و معيارهاي سازمان شناخت كافي داشته و قادر هستند ايده هاي خلاقانه ي خود را در جهت توليد محصول و خدماتي نو و ارزشمند به كار گيرند ( Skyrm et al 1999).  باکینگهام و کلیفتون ( 2001 ) معتقد هستند که توانمندی ناشی از خلاقیت، بر اساس سه عنصر هوشمندی، دانش و مهارت امکان پذیر است(Buckingham & Clifton 2001) . همچنین پیتر دراکر نیز می گوید: "خلاقیت همانند کوشش های دیگر نیاز به استعداد، دانش و مهارت دارد"(Drucker 1985). همانطور که ملاحظه می شود در هر دو تعریف فوق دانش بعنوان یکی از عناصر اصلی ایجاد خلاقیت و نوآوری مطرح شده است و بیش از پیش اهمیت دانش را در بروز خلاقیت در سازمان ها نشان می دهد. در نتیجه امروزه توانمندی در گرو دارا بودن سرمایه دانش و بکارگیری مجموعه ظرفیت های ذهنی خلاق است که بطور موثری توسعه و پیشرفت را ممکن می سازد(شاهقلیان و الوانی 1384).

دراکر (1999) بیان می کند اگر در قرن بیستم با ارزش ترین دارایی شرکت ها تجهیزات تولید آنها بوده است، در قرن بیست و یکم کارکنان دانشی و بهره وری آنان مهم ترین و ارزشمند ترین دارایی تلقی می شود(Huang & Chen 2009) نیروی کاری که مدام از طریق خلاقیت و نوآوری می توانند با اصلاح یا تغییر آگاهانه در مورد محصولات یا خدمات و فرایندها مزیت پایدار برای سازمان خود خلق نمایند(عباسی 1386). خصوصاً با ابلاغ سیاست های کلی نظام اداری توسط مقام معظم رهبری (فروردین 89) و ابلاغیه ستاد کل نیروهای مسلح در زمینه مدیریت دانش، و افزایش تاکید دولت بر ایجاد جامعه دانشی و اولویت حرکت به سوی اقتصاد های دانش محور در سند چشم انداز 20 ساله کشور و برنامه های چهارم و پنجم توسعه، مسئله مهمی که بوجود آمده درک این موضوع است که چگونه از دانش به عنوان یک منبع مهم مزیت رقابتی استفاده کنیم. در این میان بسیاری از سازمان ها تلاش خود را بر این مسئله متمرکز نموده اند که چگونه می توانند دانش را در سازمان مدیریت نمایند(تولایی 1388).

علی رغم اینکه دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمان ها ضروری است و شرط موفقیت سازمان ها دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح است، اما باز هم بسیاری از سازمان ها هنوز به مدیریت دانش به طور جدی توجه نکرده اند(Toffler 1991) .

بنابراین، مدیریت دانش در پیرامون ماست که هنوز به طور وسیع مورد استفاده قرار نگرفته است. همه ی ما به گونه ای، با عبارت هایی مثل اقتصاد دانشی و کارگران دانشی آشنا شده ایم، لیکن تا نهادینه شدن این مفاهیم در سازمان ها راه زیادی در پیش است(عباسی 1386).

سرمایه های طبیعی و انسانی زمانی به ثروت تبدیل می شوند که با سرمایه دانش آمیخته و عجین شده باشند. دانش، اطلاعات، دارایی های معنوی، تخصص و صلاحیت های حرفه ای، ابزارهای تولید ثروتند و جوامعی که فاقد این ابزارها باشند فقیر محسوب می شوند. امروزه سازمان ها دریافته اند که هیچ سرمایه ای به اندازه دانش نمی تواند آنها را در دنیای رقابتی مطلوب قرار دهد، لذا مدیریت دانش بعنوان ابزاری که می تواند دانش موجود را گردآوری و نظم و پویایی بخشیده و در کل سازمان اشاعه دهد، اهمیت یافته است(شاهقلیان و الوانی 1384). سازمان ها براي باقي ماندن در رقابت، با تغييرات محيط نوآور ، پاسخگويي به تقاضاهاي بازار، ارتقاي افراد و ظرفيت هايشان و حفظ ارتباطات مناسب با فراهم كنندگان، مشتريان و شركا، به مديريت دانش نياز دارند.(Edmonds 2002)

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته پزشکی (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 3680 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.doc

فرمت فایل اصلی: word

تعداد صفحات: 118

حجم فایل:1,858 کیلوبایت

 قیمت: 65,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل