بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخلات درمانی در مبتلایان به سندرم حاد کرونری
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته پزشکی (آموزش_و_پژوهش)
این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
چكيده
سابقه و هدف: بهبود کیفیت زندگی مهمترین هدف مداخلات درمانی در بیماریهای مزمن قلمداد می گردد، بنابراين مطالعه حاضر با هدف تعیین نتایج استفاده از روش های درمانی مختلف بر کیفیت زندگی مبتلایان به سندرم حاد کرونری انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه گروهي در مبتلایان به سندرم کرونری حاد بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1392 با نمونه های در دسترس انجام شد. کیفیت زندگی بیمارانی که طبق معیارهای درمانی با نظر متخصص قلب، تحت یکی از روش های درمانی دارویی، آنژیوپلاستی یا پیوند عروق قرار گرفتند، با استفاده از پرسشنامه [1]SF36 قبل و دو ماه بعد از دریافت درمانهای فوق ارزيابي شدند و با آزمون تي زوجي[2]،کای اسکور[3] و آناليز واريانس يک طرفه[4] مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: 167 بیمار با میانگین سنی 22/10± 5/56 مورد مطالعه قرار گرفتند که 3/50 درصد آنها زن بودند.آنژیوپلاستی و درمان دارویی ؛ نمره ابعاد سلامت عمومي، درد بدني و نمره کل کيفيت زندگي بيماران را افزایش داد . درمان دارویی نیز بر بعد فعالیت اجتماعی تأثير مثبت داشت (01/0P=). پیوند عروق کرونر بعد ایفای نقش را بهبود بخشید(005/0P=) ولي موجب بهبود كيفيت كلي زندگي دو ماه پس از درمان نشد .در مقايسه کيفيت كلي زندگي سه گروه درماني دارویی، آنژیوپلاستی و پيوند عروق كرونر اختلاف معني دار مشاهده نشد (67/0=P) .
نتيجه گيري: درمان هاي مختلف سندرم حاد کرونری در كيفيت زندگي این بیماران مؤثر بوده و مي توانند در بهبود بعضی ازابعاد آن نقش مثبت داشته باشند.
بيان مسئله
1-1 مقدمه
سندرم کرونری حاد همچنان یکی از بزرگترین اختلالات تهدید کننده زندگی محسوب شده و تاکنون افراد زیادی را در سراسر دنیا درگیر کرده است ( 2و1) .بیماری های قلبی عروقی در دهه های اخیر با رشد سن جمعیت و بی تحرکی و تغذیه ناسالم افزایش چشمگیری داشته است (4 و3) و پیش بینی می شود که تا سال 2030 بیش از 40 درصد جمعیت جهان را مبتلا سازد ( 5) طبق آمارجهانی در سال 2008 حدود 7249000 نفر در اثر این بیماری جان سپرده اند ( 4) که تعداد زیادی از قربانیان زیر 65 سال داشته اند ( 6) . طبق آمار وزارت بهداشت ایران در سال 1390، حدود40 درصد مرگ و میر کشور ایران ناشی از بیماریهای قلبی عروقی بوده است ( 7) و 60 درصد عمل های جراحی قلب در ایران، جراحی گرافت عروق کرونری است ( 8) .سندرم کرونری حاد یکی از پر هزینه ترین مخارج برای سلامت ملی است، چنانچه افراد درگیر این بیماری به طور مکرر به اوژانس های قلب مراجعه کرده و همچنین این بیماری باعث اتلاف نیروی کار فراوانی می گردد ( 9-11) .طبق آمار اعلام شده، حدود 166 بیلیون دلار در سال 2009 به طور مستقیم وغیر مستقیم هزینه درمان این بیماری در کشور آمریکا بوده است (12 ) .
امروزه با نوآوری های جدید در زمینه بازسازی عروق و ورود داروهای جدید، طیف وسیعی از درمان ها برای بیماری کرونری در دسترس هستند که نیاز به ارزیابی مجدد کیفیت زندگی به دنبال استفاده از درمان های متفاوت را بیش از پیش مطرح می سازد ( 15-13) . اساس درمان بیماریهای کرونری،درمان غیر تهاجمی ( دارو درمانی) است (16) و درمانهای تهاجمی این بیماری جراحی بای پس عروق کرونر و مداخلات کرونری زیر جلدی شامل استفاده از آنژيوپلاست ها می باشد ( 19-17) .
مهمترین هدف مداخلات درمانی بیماری های فاقد درمان قطعی مانند بیماری های ایسکمی قلب، ارتقاء کیفیت زندگی است ( 21و20) .کیفیت زندگی،درک فرد از موقعیت زندگی خود با توجه به نظام ارزشی فرهنگ، اهداف، انتظارات، استانداردها و نگرانی های فرد می باشد ( 22) .از دهه گذشته اندازه گیری و سنجش کیفیت زندگی، معیار اثر بخشی درمان های قلبی عروقی است (21) که موجب فهم غنی تر از نتایج درمان و کاهش هزینه های مرتبط با بیماری مزمن و باعث ارتقاء سلامت شده است و امروزه مدیریت درمان سندرم کرونری حاد نه فقط به سمت کاهش مرگ و میر بلکه به سمت کاهش ناتوانی و ریسک حوادث منجر به کاهش کیفیت زندگی می باشد( 24و23) و بهره مندی از نیروی سالم و کارآمد را در نظر دارد ( 25) .
در مطالعاتی که در راستای بررسی کیفیت زندگی به دنبال درمانهای مختلف صورت گرفته،تناقض ها و نقص هایی دیده می شود .به طور نمونه در مطالعه بر روی 1680 بیمار دیابتی با درگیری عروق کرونر کیفیت زندگی در گروه درمانی جراحی بای پس نسبت به گروه درمانی است دارو رهش به طور معنا داری بهتر بود ( 19) ولی در مطالعه ی، وان دامبورگ و همکاران در هلند، در مقایسه کیفیت زندگی بین گروه بیماران درمان شده با آنژيوپلاست ها و گروه بیماران درمان شده با جراحی بای پس تفاوتی دیده نشد ( 26) همچنین در مطالعه کارآزمایی چند مرکزی بر روی 389 بیمار، تفاوتی بین نتایج کیفیت زندگی دو گروه جراحی بای پس و استنت دارو رهش دیده نشد (27) .در مطالعه ای که در انگلیس در مقایسه روش درمانی دارویی و استفاده از مداخله کرونری زیر جلدی انجام شد، نشان داده شد که کیفیت زندگی گروه درمان شده با مداخله کرونری زیر جلدی بالاتر است (28) ولی مطالعه دیگری در سویس بر روی 282 بیمار، تفاوت معنی داری در کیفیت زندگی دو گروه درمان دارویی و مداخله کرونری زیر جلدی مشاهده نشد ( 29) و کریستوفر نیز بیان می کند که تفاوت معنی داری بین میزان بیماری زایی و در نتیجه کیفیت زندگی،درمان محافظه کارانه ( دارودرمانی) و روش های درمانی تهاجمی باز سازی مجدد عروق دیده نمی شود ( 30) .اینکه کدام یک از درمانهای ایسکمی، شامل: بای پس قلبی ریوی، استنت گذاری و یا دارو درمانی در افزایش کیفیت زندگی تأثيرگذارترند، هنوز هم بدون پاسخ مانده است (31) .
ارتقاء کیفیت زندگی بیماران قلبی، یکی از وظایف پرستاری محسوب می گردد ( 32و33) و پرستاران می توانند با ایجاد نگرش سلامت محوری به جای درمان محوری، تیم سلامت را به سمت ارتقاء کیفیت زندگی بیماران سوق دهند ( 36-34) با توجه به اینکه پرستاران بیشترین زمان را برای بیماران صرف می کنند، در بهترین موقعیت برای بررسی کیفیت زندگی بیماران پس از درمان های مختلف ایسکمی قلب هستند ( 38-35) و می توانند از نتایج ان برای ارزیابی هزینه های مالی و انسانی ناشی از درمان های مختلف ایسکمی واثرات داروها و تجهیزات پیشرفته استفاده کنند( 37و11) . تفاوت کیفیت زندگی در بیماران درمان شده با استراتژی های درمانی مختلف ایسکمی؛ گاه آن قدر کوچک است که شاید بتوان ترجیحات بیماران را در نظر گرفت. پرستاران باید بیماران و اعضاء خانواده او و مراقبت کنندگان سلامتی را از پیامد روش های درمانی ایسکمی قلبی بر روی کیفیت زندگی آگاه کرده وترجیحات بیمار را در مورد روش درمانی تا حد امکان درنظر بگیرند (15). در ضمن پرستاران به علت دسترسی به بیماران می توانند با بررسی کیفیت زندگی قبل وبعد از درمان های ایسکمی، احتیاجات مراقبتی، میزان بستری احتمالی و عوارض بیماری و اقدامات مورد نیاز برای بیمار را بر آورد کنند (39).
در عین حال علی رغم پیشرفت های شگرف در درمان بیماری های قلبی عروقی بویژه گرفتگی عروق کرونر، این روش های درمانی چنانچه همراه با اقدامات و پشتیبانی های بعد ( مثل برنامه های بازتوانی) نباشند، کیفیت زندگی بیماران با اختلال مواجه شده و به عبارت دیگر، بیماران پس از درمان، دارای تحرک و جنب و جوش کافی نبوده و حداقل، از انجام فعالیت های بدنی اکراه دارند و روش درمان ارائه شده دارای مهمترین نقش در این وضعیت است. با توجه به مطالبی که ذکر شد و میزان بالای بیماری های ایسکمی قلب و پروسیجرهای درمانی متفاوتی که بر روی آنها انجام می شود وکمبود تحقیقات دراین زمینه در کشورهای آسیایی از جمله ایران )40( و توجه به اینکه، ناحیه جغرافیایی شامل فاکتورهای فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی و ویژگی های مراقبت کنندگان سلامتی و سیستم سلامتی در پیامد درمان بیماری های قلبی عروقی مؤثر است ( 35و34) لذا انجام این مطالعه به منظور تعیین تأثير نوع اقدام درمانی در کیفیت زندگی بیماران لازم و ضروری به نظر رسید.