فایل شهرسازي تخيلات و واقعيت
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته شهرسازی (آموزش_و_پژوهش)
پيشگفتار 2
شهرسازي مورد سؤال. 3
شهرسازي ترقيگرا 3
باغ- شهر به سبك فرانسوي.. 4
مأموريت صاحبان صنايع. 4
الگوها 5
تلاش براي بازدهي.. 6
ابزار: 6
شهرسازي طبيعتگرا: 6
زندگي شهري و دمكراسي.. 8
تمركزگرايي و اقتدار 8
فرديت.. 8
يك الگو: گسترده شهر. 9
تمدن اوقات فراغت: زمين.. 10
پيشگفتار
شهر از همان آغاز تولدش ، مفهوم خود را در فلسفه و حکمت جستجو می کند از نخستین اندیشمندانی که « اور » و « موهنجودارو » و « شوش» و « تئوچه تیتیلان » و... را بر پا داشتند تا آخرین کسانی که مفهوم شهر را در « ناشهرسازی » و « شالوده شکنی » جستجو می کنند، همه در پی تعمیق فلسفی این مفهوم هستند و برآنند تا از حکمت نظری به حکمت عملی دست یابند و آن را شکلی کالبدی- فضایی بخشند.
از اين رو در پس همة تجليّات كالبدي - فضايي و در بن هر آنچه «ناكجاآباد» و «آرمانشهر» خوانده ميشود، انديشههاي متأثر از نحوة نگرش فلسفي به جهان و حكمت نهفته است. شناخت این اندیشه ها و حکمت های منبعث از آنها، اولین گام در اندیشیدن به مقولة شهر است. اهمیت برداشتن این گام و حرکت در مسیر درست، به خصوص در پی تحولات فن شناختی دو سدة اخیر دوچندان می شود.
شهرسازي مورد سؤال
جامعه صنعتی جامعه ای است شهری و شهر افق آن است. این جامعه کلانشهر ها، شهر منطقهها، شهرهای صنعتی و مجتمعهای عظیم را تولید می کند و با این همه، در نظم و نسق دادن به این مکان ها ناتوان است. جامعه صنعتی، متخصصان استقرار مناطق شهری را در اختیار دارد و با وجود این ابداعات شهر سازی همه جا و متناسب با پیدایششان مورد بحث و سوال قرار گرفته اند.
شهرسازي ترقيگرا
ژرژبنوا- لهوي (George Benoit-Levy – متولد 1880)
همراه با «شارل ژيد» «ا.ريسلر» بود كه ] بنوا- لهوي [ در جنبش شهرهاي كارگري شركت جسته بود، او يكي از بنيانگذاران مجتمع فرانسوي باغ- شهرها بود.
باغ- شهر به سبك فرانسوي
مأموريت صاحبان صنايع
در اطراف كارخانههاي امروز است كه مييابد مراكز زيست اجتماعي ايجاد شود، بر صاحبان صنعت است كه شهرهاي جديد را پايه افكنند، و اين شهر را بهداشتي و زيبا بنا كنند. بايد هرگونه بهبود اجتماعي را از آنان انتظار داشت.
الگوها
افزون بر اين، مؤسسه، ابتكار تجميع صنايع را به منظور شكل بخشيدن به شهرهاي صنعتي الگويي كوچك بر عهده خواهد داشت. مؤسسه به جستو جوي مناطقي خواهد پرداخت كه با هر گوره صنعتي انطباق بيشتري داشته باشند. به عنوان مثال و از ديدگاه نيروي محرك، براي گروهي استفاده از ريزش آب و براي گروهي ديگر استفاده از گاز به منظور راهاندازي موتورها كافي خواهد بود.
تلاش براي بازدهي
شيوههاي اجراي اين اصول بنابر شرايط متفاوت خواهد بود. ولي در همه حال، بر اين باوري كه، براي تسكين هرج و مرجي كه وضعيت اقتصادي ما نشانگر آن است و براي تسكين بحراني كه اكنون در صنايع ما جريان دارد، جاي آن دارد به صاحبان صنايعي كه خواستار اين آرامبخش هستند كمك كرد، كمكي از طري تحقق برنامة زيرين:
ابزار:
اول- خريد زمينهايي كه شرايط سه گانه زير داشته باشند:
- ارازن قيمت باشند
- در نزديكي راههاي ارتباطي باشند
شهرسازي طبيعتگرا:
فرانك لويدرايت Frank Lloyd Wright (1959-1867)
فرانك لويدرايت، مريد «لويي سوليوان»، استاد مكتب شيكاگو؛ اولين معمار نامآور آمريكايي است كه مدرسه هنرهاي زيباي پاريس را نگذرانده است. به عنوان اولین نفر درایالات متحده،او معماری را کاملاً از تقلید گذشته و التقاطیگری رهایی بخشیده و سبکی، بیهیچ گفتوگویی، امریکایی، چون سبک نویسندگان مورد علاقه اش « والت ویتمن» و «مل ویل» را پایه نهاده است.
در حال و هواي كنوني، در ماشيني كه شهر بزرگ عصر اتومبيل را شكل داده است، هيچ شهروندي نميتواند چيز ديگر جز ماشينها را توليد كند.
شهروند اين چنين «شهري شده» به يك دلال عقايد سودآور، يك فروشنده خرت و پرتهاي سرگرمكننده و فرد سرگرداني تبديل گشته است كه با سوداگري بر روي عقايد و ابداعات ديگران، از ناتوانيهاي انساني بهره ميگيرد، او به انگل ذهن تبديل گشته است.
زندگي شهري و دمكراسي
تمركزگرايي و اقتدار
بررسي نقشه شهري بزرگ، مسألهاي است كه به آزمايش كردن برشي از يك بافت سرطاني ميماند.
فرديت
انگارة اجتماعي ما از دمكراسي، عليالاصول ماننده رشد آزاد فرد انساني ، طراحي شده بود، كل انسانيت در وحدتي معنوي، براي تحقق بخشيدن به همبستگي آزاد است و به همين لحاظ، دشمن هرگونه كهنهگرايي و هرگونه رسميت بخشيدن به نهادي اجتماعي است.
يك الگو: گسترده شهر
وظيفه اساسي هر يك از ما ميبايد بر تجميع ابزار مكانيكي كه امروزه و عموماً در اختيار داريم، استوار باشد، به گونهاي كه به انسانهاي آزاد وظايفي بس برتر واگذار شود، وظايفي بسيار مهم براي رشد زيبايي شناسانه زندگي، اين عبارت است از آفرينشها و شاديهايي كه نه ديگر، رايطة مستقيمي با موضوع «به دست آوردن پول براي ادامه زندگي» دارد و نه رابطهاي با تملك هيچ نوع از تواناييهاي مادي. هيچ انساني نميبايد ديگر اين چنين زنجيري به دست وپا داشته باشد. انسان حقيقتاً آزاد ميبايد، اساساً به آنچيزي بپردازد كه بدان تمايل بيشتري دارد، پرداختن در همان لحظهاي كه آن را ميطلبد.
تمدن اوقات فراغت: زمين
اكنون كارگران مزارع به مدد استفاده وسيع از برق و تحرك همگاني ميتوانند در هر مكاني، از هر امتيازي در زمينه اوقات فراغت استفاده كنند كه سابقاً تنها شهرهاي بزرگ، عليرغم خرج بسيار و بدبختيهاي مزدوري، عرضه ميداشتند. كارمندان اداري و كاركنان صنعت و بسياري از حاشيهنشينان شهرهاي بزرگ، اكنون در كنار هيجاني روزافزون، با بيصبري منتظرند كه به اين مكانها بروند، مكانهايي كه براي آنان شغلي تمام وقت با توجه به نيرويشان و كاري لذتبخش را تأمين خواهد كرد.