پیشینه تحقیق مبانی نظری انگیزش
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)
توضیحات: فصل دوم مقاله کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو مقاله
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین Move که به معنی حرکت است گرفته شده اما این واژه برای توضیح واژه انگیزش بسنده نیست.
از دیدگاه اتکینسون انگیزش عبارت است از: تاثیرهای همزمان در هدایت، قوت و تداوم تلاش.
جونر میگوید:انگیزش عبارت است از اینکه چگونه رفتار آغاز میشود، نیرو میگیرد،نگاهداری و هدایت میشود،باز می ایستد و چه نوع واکنش ذهنی در موجود زنده به هنگامی که همه اینها در جریان است وجود دارد (ستیرز و پورتر 1375، 7).از نظر ستیرز انگیزش یعنی نیروهایی که موجب میشوند افراد به گونهای خاص رفتار کنند (مورهد و گریفین 1377، 8).
همچنین براي انگيزه تعاريف زيادي ارائه شده كه به ذكر چند تعريف بسنده ميكنيم:
انگيزه عبارت است از يك محرك دروني كه انسان را به انجام كار بر ميانگيزد.
انگيزه عبارت است از حالت يا شرايطي كه انسان را به انجام كار يا قبول عقيدهاي ترغيب ميكند.
انگيزه عبارت است از ايجاد شوق رسيدن به چيزي يا انجام كاري يا درك عقيدهاي.
خلاصه: انگيزهها چراهاي رفتار هستند، آنها موجب آغاز و ادامه فعاليت ميشوند و جهت كلي رفتار يك فرد را معين ميكنند.
مديران براي حركت به سوي «اهداف سازماني يا عملياتي» و پيشبرد كارها انسانهايي را در امور مختلف به كار ميگيرند و همهي آنها را براي وصول به اهداف مزبور بسيج ميكنند.
به طور كلي شيوههاي بسيج به كارگيري و حركت دادن انسانها براي انجام دادن كار بر دو نوع است:
1 - براساس ميل و رغبت؛
2 - براساس زور و جبر.
مقصود از اجبار آن نيست كه افراد مانند بردگان قديم در انتخاب سازمان يا شغل خود اختيار نداشته باشند، زيرا امروزه به كارگيري به اين شكل، تقريباً وجود ندارد، بلكه مقصود از اجبار آن است كه فرد با ميل و علاقهي خود براي بدست آوردن لقمهاي نان يا مسائلي از اين قبيل، شغلي را انتخاب كند، و لكن به كارهايي كه انجام ميدهد، علاقهمند نبوده و با تحكم و دستور مافوق به كار گرفته ميشود و براي اين كه اخراج نشود، ناچار دستورات را عمل ميكند.
امروزه براي به كارگيري انسانها قبل از استفاده از زور بر ميل و علاقهي آنان تكيه ميكنند و معتقدند بايد به گونهاي مديريت كرد كه كاركنان با علاقهمندي فعاليت كنند و براي رسيدن به اين مقصود لازم است مشخص شود كه حركتهاي انسانها از چه چيزهايي سرچشمه ميگيرد، وقتي آن عوامل كه محركها هستند شناخته شد، ميتوان به گونهاي بر آن محركها تأثير گذارد و در او علاقه مندي و انگيزش ايجاد نمود كه بر رفتار او تأثير گذارد و حركت در مسير «اهداف سازماني» محقق شود.
- Etkinson
- Jouner