فایل بررسي عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم تربیتی (آموزش_و_پژوهش)
این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
مقدمه
آموزش و پرورش يكي از قديميترين نهادهاي اجتماعي است كه از بدو تشكيل زندگي گروهي انسان و در پاسخ به نياز انسانها در روابط متقابل به شكل ابتدايي خود وجود داشتهاست. آموزش و پرورش رسمي از اوايل قرن حاضر به صورت يك نظام فراگير، ابتدا جوامع پيشرفته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پيشرفت را فرا گرفته است و امروز جامعهاي نيست كه اين نظام نقشي در تحول و پيشرفت آن نداشته باشد. (فومني، 1382، 13)
قلمرو رشد و فعال شدن استعدادها و توانائيهاي آدمي را زمان- مكان(جايگاه) يا شرايط زماني- مكاني(موقعيت) تعيين ميكند و جهت ميدهد. بنابراين تربيتي سودمند و اثربخش خواهد شد كه آن شرايط را در نظر بگيرد و با آنها هماهنگ باشد و يا بتواند شرايط نامطلوب را به شرايط مطلوب تغيير دهد. به عبارت ديگر رشد و تكامل و فعال شدن استعدادها و توانائيهاي هر شخص، مستلزم وجود سالم: خانواده سالم، جامعه سالم و موقعيت (مجموع شرايط زماني-مكاني موثر) سالم است و توأم بودن آنها از ضرورتهاي آموزش و پرورش موثر و موفق است. (شعاري نژاد،1381، 21).
از بين بردن بيسوادي، بيكاري، محروميت و بسياري از مشكلات و نارسائيهاي ديگر اجتماعي را بايد در كاركرد مدرسه جستجو كرد. مدرسه مكاني است كه در آن بهتر از هر جاي ديگر ميراث فرهنگي هر قوم ميتواند منتقل شود و استعدادهاي بالقوه دانشآموزان پرورش يابد و آنان را براي شركت فعال در جامعه آماده سازد. همچنين مدرسه با پرورش رفتارها و توانائيهايي كه مردم براي شركت در تغييرات و رويارويي با آنها بدان نياز دارند، راه را براي تجديد حيات اجتماعي هموارتر ميكند. عدم موفقيت نظامهاي آموزش در انجام اين رسالت در بسياري از مواقع به صورت افت يا شكست تحصيلي بروز ميكند كه شامل كيفيت ضعيف يادگيري دانشآموزان، تكرار پايه و ترك تحصيل است. افت تحصيلي در كشور ما از پديدههاي مهم سازمان آموزش و پرورش است كه به صورت يك مسألهاي مهم درآمده كه نظر غالب جامعهشناسان و روانشناسان و مربيان تربيتي را به خود جلب كرده است. پديدهاي كه هرساله مقادير قابل توجهي از منابع و سرمايههاي انساني و اقتصادي جامعه را تلف نموده و آثار مخرب و ناگواري را نيز در حيات فردي، خانوادگي و اجتماعي افراد مردود به جاي ميگذارد. بايد به مسأله افت تحصيلي انديشيد، زيرا خسارت ناشي از اين پديده كه باعث پژمردگي حيات و سرخوردگي يك انسان و داغ شكستي كه براي يك عمر بر روان فرد نقش بسته، با تكرار يك سال يا بيشتر، بهبود نمييابد (اظهار ندامت دانشآموزان مدارس بزرگسال يا شبانه اعم از دختر و پسر گوياي اين امر است). ارائه آموزش و پرورش يكسان هم براي همه دانشآموزان به رغم تفاوتهاي فردي، مسائل و مشكلات عاطفي در خانواده و تفاوتهاي اجتماعي، اقتصادي و به خصوص فرهنگي خانوادهها ميتواند از عوامل ايجادكننده افت تحصيلي محسوب شود. از آنجا كه تفاوت فرهنگي خانوادهها به ويژه مناطق مختلف كشورهاي در حال توسعه، غالبا بارز و آشكار است، نظام آموزش و پرورش نميتواند براي همه طبقات اجتماعي كارآيي لازم را داشته باشد.از اين رو بسياري از كودكان و نوجوانان، بخصوص در مناطق محروم به رغم هوش و استعداد از ادامه تحصيل باز ميمانند.
در اين تحقيق سعي شده است تا ريشههاي جامعه شناختي «افت تحصيلي» در مقاطع متوسطه را در شهرستان آمل تا حد امكان شناخته و همجنين مقايسهاي از جهت ميزان افت در بين دانشآموزان دختر و پسر از سال 1375تا 1383 به عمل بيايد. چرا كه شناخت اين عوامل و برخورد مدبرانه با آن ميتواند كارآيي نظام مزبور را افزايش داده و جاده علم دانش را براي پيمودن نسلهاي جوان هموارتر سازد.
1-2- بيان مسأله
تعاريف گوناگوني از مسأله اجتماعي توسط جامعه شناسان ارائه شده است و مسأله مورد نظر ما در اينجا «افت تحصيلي» است.
دكتر سيفاللهي درباره مسائل اجتماعي ميگويد:
«در رابطه با مسائل اجتماعي[1] ميتوان گفت امور و پديدههايي كه موجب تنشها و ناسازگاريهاي اجتماعي گرديده و به نحوي جامعه يا زندگي افراد را مورد تهديد و تضعيف قرار دهد» (سيفاللهي ، 1381،40)
هر سازماني استراتژي و راهكارهايي را براساس اهداف سازماني خود پيش ميگيرد كه خواهان وضعيتي است كه بتواند به آن سو هدايت شود و اگر شرايط حاضر سازماني به بن بستهاي شديدي دچار شود، به فكر راهحلهاي اساسي برآمده، چرا كه مشكل بزرگي براي رسيدن به هدف بر سر راهش نمايان مي شود كه براي رفع آن بايد هزينههاي زيادي را بپردازد. امّا اگر بخواهيم مسأله اجتماعي را اينگونه تعريف كنيم:
«هر وضعيتي كه به عنوان فاصله بين واقعيت و وضعيت مطلوب پديدار شود» (خاكي، 1382، 14) و غالب افراد جامعه باور داشته باشند كه ميتوان آن فاصله را رفع كرد. سازمان بزرگ آموزش و پرورش در ايران به يك مشكل آموزشي به نام «افت تحصيلي» دانشآموزان در مقاطع مختلف روبرست. اين پديده نامطلوب براي كل جامعه مسأله جدي ايجاد كرده كه در مواردي ريشه در كيفيت نظام آموزشي ما داشته و اذهان متفكران اجتماعي، برنامهريزان كتابهاي دولتي، مربيان آموزشي، جامعهشناسان، روانشناسان، خانوادهها، سياستمداران و … را به خود مشغول داشته است.
مجددا اگر در مورد «مسايل اجتماعي» بگوييم كه
«مسايل اجتماعي جامعه پديدههايي اجتماعي اعم از شرايط ساختاري و الگوهاي كنشي است كه در مسير تحولات اجتماعي بر سر راه توسعه يعني بين وضعيت موجود و وضعيت مطلوب قرار ميگيرند و مانع تحقق اهداف و تهديد كننده ارزشها و كمال مطلوبها ميشوند. اين مسايل اجتماعي به عنوان پديده هايي نامطلوب اذهان نخبگان و افكار عمومي مردم را به خود مشغول ميدارند، به طوريكه نوعي وفاق و آمادگي جمعي براي مهار آنها پديد ميآيد.»(عبدالهي، 1383 : 12)
اين پديده كه به يك مسأله فراگير و گسترده در جامعه تبديل شده است، مانعي جدي براي رسيدن به اهداف عالي آموزش و پرورش ميباشد كه مقامات رسمي كشور را به چاره جويي و اقدام عملي در جهت اصلاح و رفع و يا پيشگيري آن وا ميدارد « افت تحصيلي» مسألهاي نيست كه بتوان آن را ناديده گرفت، چرا كه از سالها قبل اين پديده در نظام آموزشي ما وجود داشته و تا الان ادامه دارد. اين ميزان ظاهراً در دوره متوسطه بيش از ساير مقاطع تحصيلي مي باشد و عوامل بسياري درآن دخالت دارد و همين امر باعث شده است تا عده زيادي از دانش آموزان، اصطلاح ريزشي و ريزشي مضاعف[2] را به خود بگيرند و برخي هم به علت عدم كشش درسي دچار ترك تحصيل بشوند.
موضوع و سوال كلي اين تحقيق آن است كه :
« كدام عوامل اجتماعي در افت تحصيلي دانشآموزان كشور ما تأثير دارند»
اين يك موضوع كلي و گسترده است كه براي كشف عوامل آن، گروهي بزرگ از محققان لازم است كه با هزينه بسيار زياد و همچنين با صرف زماني طولاني به تحقيق مشغول شوند و چه بسا مشكلات بسياري هم از جنبههاي مختلف باعث كندي حركت آنها شده و به علل متفاوت بودن شرايط و موقعيت مكاني و اجتماعي و فرهنگي و غيره نميتوان به دلايل ثابتي كه همه كشور را در برميگيرد رسيد،اگر چه برخي از دلايل مشترك هم وجود داشته باشد. به همين دليل سعي شده است تا موضوع تحقيق را هم از جنبه مكاني و هم از جنبه بررسي علل و عوامل آن محدودتر ساخت و روشنتر و واضحتر بيان كرد. بنابراين موضوع بالا كه كلي و گسترده بود به عنوان زير تغيير پيدا كرد.
سوال اصلي تحقيق
« علل اجتماعي افت تحصيلي دانشآموزان متوسطه در شهر آمل كدام است؟ »
پرسش بالا، پرسش اصلي و آغازين تحقيق است كه سعي ميشود، عوامل جامعهشناختي آن، مورد بررسي و پژوهش قرار گيرد. عنوان بالا مشخص ميكند كه اين تحقيق در مقطع متوسطه كه شامل دانشآموزان دختر و پسر ميباشد، در شهرستان آمل صورت ميپذيرد. در اين تحقيق سعي ميشود كه ميزان افت تحصيلي دانشآموزان متوسطه را بررسي و در ضمن مقايسهاي بين دختران و پسران از جهت ميزان و چگونگي روند آن صورت پذيرد. چرا كه گفتههاي مديران، دبيران، خود دانشآموزان و شواهد ديگر از جمله نتايج امتحانات (كارنامه) دانشآموزان در اين زمينه بيانگر اين است كه سالانه صدها نفر در همين مقطع دچار افت تحصيلي و در نهايت، ترك تحصيل ميشوند و اين موضوع در يك شهر نسبتا كوچك،مشكل بزرگي را براي جامعه و نظام اجتماعي كل به وجود آورده و پيامدهاي زيادي از جنبههاي مختلف ببار ميآورد. خصوصا از جنبههاي مختلف رفتاري كه باعث انواع انحرافات، كجرويها، ناهنجاريها و جرمها شده و يا تن دادن به انواع كارهاي ساده با مزد ناچيز و توهينهاي زياد از عوارض ديگر اين بيكاري است بنابراين ميتوان مفهوم « افت تحصيلي» را كه از متن نظام بزرگي به نام نظام آموزش و پرورش بر ميخيزد،يك مشكل، درد اجتماعي و در نهايت يك مسأله اجتماعي دانست كه بايد در مورد آن بررسي عميق صورت گرفته و راهحلهاي ممكن را براي رفع اين معضل ارائه داد.
1-3- اهميت و ضرورت تحقيق
در عصري كه اطلاعات فراگير شده است، افراد لاجرم در صحنه ارتباط متقابل اجتماعي و زيستن در حال و رفتن به آينده، ضروري ميبينند كه بخشي از آن اطلاعات را در حد نياز كسب نمايند. و در جهان تكنولوژي نوين با فرهنگهاي متنوع و متفاوت، دانش و اطلاعات، آگاهيها و انديشههاي زآينده و مولد، فرهنگ خوب زيستن و ارزشهاي ملي و انساني و جامعه پذيري سالم، يعني نوعي تطابق مثبت و سازنده بايد به نسلهاي بعد منتقل شود و همچنين آماده سازي نسلهاي آتي براي ساختن آيندهاي ايدهآل، كه سرنوشت چنين جامعهاي را خود در دست داشته باشند پس كدام نهاد و سازمان بهتر از آموزش و پرورش خصوصاً در عصر جديد ميتواند اين نقشها و وظايف مهم را عهدهدار شود.
آموزش و پرورش كشور ما ميليونها دانش آموز از مقطع ابتدايي تا متوسطه را در زير چتر خود جمع كرده و با صرف هزينههاي زياد و بكارگيري مربيان، معلمان و امكانات آموزشي و غيره اجراي وظايف مهم و خطير ذكر شده را عهده دار شدهاند تا بتوانند كودكان و نوجوانان امروز را سالم، كارآمد و موفق از متن نظام به جامعه كشيده و آنها را قادر نمايند تا در سطح جهاني پابهپاي پيشرفت علم و تكنولوژي و براي رفع نيازهاي واقعي انسانها چه در سطح ملي و فراملي حركت نمايند و جامعه كشور خود را در عرصه جهاني پايدار و سرافراز سازند.
ولي ميبينيم كه چگونه پس از گذشت يك سال در مقطع مختلف تحصيلي، عدهاي از دانش آموزان به علل مختلف در تحصيل علم و دانش از حد متوسط كل دانش آموزان تنزل كرده، در جا ميزنند، يا مجبور به تكرار پايه ميشوند يا مردود شده و در نهايت از ادامه تحصيل در كلاس درس خودداري ميكنند و دچار تحصيل ميشوند. دانش آموزان بخش وسيعي از عناصر تشكيل دهنده نظام آموزش و پرورش ميباشند.
يكي از مهمترين مسائل اجتماعي در ميان دانش آموزان در نظام آموزشي و پرورش، بحث «تكرار پايه» است كه مستلزم سرمايه گذاريهاي اضافي زيادي است. بحث تكرار پايه در نظام آموزش و پرورش بحث جديدي نيست. پديدهاي است كه از دهها سال قبل در نظامهاي آموزشي وجود داشته است، روندي كه ما از آن به عنوان «افت تحصيلي» ياد ميكنيم.
وظيفه اصلي آموزش و پرورش تعليم و تربيت است و تعليم و تربيت از ديدگاه اقتصادي نوعي سرمايهگذاري به شمار ميرود. لذا بايد در صدد بود تا چنين سرمايهگذاري عظيمي كه بخش عمدهاي از سرمايههاي كشور را به خود اختصاص ميدهد. صحيح برنامه ريزي گردد تا ضايعات آن به حد اقل برسد. بدين جهت هر گونه ضايعهاي كه موجب تلف شدن سرمايه شود و نتيجه مطلوب از آن به دست نيايد «افت» ناميده ميشود. چرا كه هر ساله دهها ميلياردها ريال بودجه كشور را به هدر ميدهد و نيروهاي بالقوه انسان جامعه را از آموزش و پرورش خارج ميكند و به اين ترتيب عظيم ترين سرمايههاي جامعه كه همان نيروهاي انساني بيثمر ميماند.
[1] - Social Problems
[2] - نگارنده به دانشآموزاني كه دو سال پي در پي در يك كلاس بمانند وسال سوم اگر بخواهند در همان كلاس درس بخوانند، اصطلاح ريزشي مضاعف را اطلاق كرده است.