فایل بررسي تشابهات و تمايزات حضانت، ولايت و قيمومت
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته حقوق (آموزش_و_پژوهش)
این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد.
چكيده
حمايت از كودكان از نظر مالي و غير مالي در سه محور حضانت ،ولايت و قيمومت است كه مورد توجه قانون و حقوقدان قرار گرفته است ،موضوع «حضانت » یکی از مباحث پیچیده حقوق خانواده می باشد و با وجود مطالعات گسترده پیرامون آن از سوی حقوقدانان، هنوز مسائلی از آن ناشناخته مانده است برخی از چالشهای موجود در امر «حضانت » عمدتا به کاستی ها و نارسایی است .بیان نواقص و خلاهای مقررات مربوط به ولایت قهری درقانون مدنی، ارائه پیشنهادهای اصلاحی جهت تدوین بهتر مقررات مذکور و همچنین جواب به انتقادهای موجود به اصل ولایت قهری است .براساس یافته های تحقیق، درفقه امامیه و قانون مدنی فقط پدر و جد پدری حق اعمال ولایت رابر محجورین دارند و برای مادر هیچ نوع ولایتی پیش بینی نشده است. درخصوص ولایت پدر و جد پدری نیز ولایت آنها در عرض هم بوده و تقدمی بین اعمال آنها نیست، مگر اینکه از جهت زمانی، یکی بردیگری مقدم باشدو یایکی ازاعمال بیشتر به مصلحت محجور باشد
انسان بالغی که از نظر روانی یا رشدیافتگی وضع عادی ندارد، نمیتواند مانند یک انسان معمولی به رتقوفتق کارهایش بپردازد طورمعمول شخصی برای اداره امور این افراد تعیین میشود که قیم آنان به شمار می رود. مجنونان و سفیهان و صغیران تحت عنوان«محجور» در قوانین نامیده میشوند که در قانون مدنی و قانون امور حبسی بایدها و نبایدهای زیادی درباره آنان به چشم میخورد در این نوشتار به تفاو ت ها و شباهت های حضانت، ولایت و قیمومت می پردارد
واژگان كليدي: حضانت، ولايت، قيمومت، ولي قهري، قيم، امور محجورين
فهرست مطالب
فصل اول مفاهيم و كليات 2
١-١ مقدمه 2
١-٢ بيان مساله 3
١-٣ضرورت تحقيق 4
١-٤سوالات تحقيق 4
١-٥ سوابق تحقيق(پيشينه) 5
١-٦ فرضيه ها 5
١-٧نوع روش تحقيق: 6
١- ٧ -١روش گرد آوري اطلاعات : 6
١-٧ -٢ابزارگردآوري اطلاعات 6
١-٨مفاهيم 6
١-٨-١تعريف لغوي حضانت 6
١-٨-٢تعريف اصطلاحي حضانت 9
١-٨-٣تعريف لغوي ولايت 3
١-٨-٤تعريف اصطلاحي ولايت 5
١-٨-٥تعريف لغوي و اصطلاحي قيمومت 9
فصل دوم آثار و احكام خاص حضانت 12
2-1 صاحبان حضانت 12
٢-٢ شرايط صاحبان حضانت 15
٢-٣حضانت ديوانگان 21
٢-٤حضانت سفيهان 21
٢-٥حضانت افراد بالغ رشيد 22
٢-٦حکم فقهی حضانت 23
٢-٧ وظايف حضانت كننده: 24
٢-٧-١معني نگاهداري 24
٢-٧-٢آيا شير دادن از لوازم نگاهداري است 24
٢-٧-٣تربيت طفل 27
2-7-٤تنبيه طفل 27
٢-٨:ضمانت اجراي حق و تكليف نگاهداري 28
٢-٩حق ملاقات 30
٢-١٠حق يا تكليف (حكم) بودن حضانت 31
٢-١١:مدت حضانت 36
٢-١٢سقو ط حضانت: 41
٢-١٢-١جنون: 41
٢-١٢-٢ازدواج مادر : 41
٢-١٢-٣عدم مواظبت از طفل 42
٢-١٢-٤كفر 43
٢-١٣پايان حضانت 44
فصل سوم آثار و احكام خاص ولايت 46
٣-١ولايت بر كودك 46
٣-٢صاحبان ولايت 48
٣-٢-١ولايت پدر 50
٣-٢-٢ولايت جدپدري 51
٣-٢-٣وصي 53
٣-٢-٤حاكم شرعي 56
٣-٢-٥ مومنان عادل 59
٣-٣شرايط صاحبان ولايت 62
٣-٤ولايت بر كودك از ديدگاه مذاهب فقهي: 63
٣-٥ ولايت پدر و جد پدري 64
٣-٦ اختيارات ولي: 67
٣-٧ اختيار ولي قهري در نكاح و طلاق مولي عليه 68
٣-٧-١ حدود اختیار ولی قهری در نکاح سفیه 68
٣-٧-٢حدود اختیار ولی قهری در طلاق سفیه 70
٣-٧-٢حدود اختیار ولی قهری در نکاح و طلاق مجنون 70
٣-٧-٣حدود اختیار ولی قهری در نکاح صغیر 72
٣-٧-٤حدود اختیارات ولی قهری در طلاق همسر صغیر 72
٣-٩ موارد سقوط ولايت 89
٣-١٠ موارد ضم امين 93
٣-١١ پايان ولايت 95
٣-١٢ ولايت مادر 96
فصل چهارم آثار و احكام خاص قيمومت 101
٤-١صاحبان قيمومت 102
٤-٢شرايط صاحبان قيمومت 105
٤-٣تكاليف و اختيارات قيم 108
٤-٣-١مواظبت و تربيت مولي عليه (صغير) 111
٤-٣-٢اداره اموال و حقوق مال مولي عليه 112
٤-٤ اجرت قیم 119
٤-٥ عزل قيم 119
فصل پنجم موارد اختلاف و شباهت حضانت،ولايت و قيمومت 127
٥-١ موارد اختلاف (حضانت، ولايت، قيمومت) 128
٥-١-١حضانت 128
٥-١-٢ ولايت 129
٥-١-٣ قيمومت 131
٥-٢موارد شباهت (حضانت ،ولايت ،قيمومت) 132
٥-٢- ١حضانت 132
٥-٢-٢ ولايت 134
٥-٢- ٣قيمومت 135
فصل ششم نتیجه گیری و پیشنهادات 138
6-1 نتيجه گيري 138
6-2 پيشنهادات 140
منابع 141
فصل اول
مفاهيم و كليات
فصل اول
مفاهيم و كليات
١-١ مقدمه
خانواده هسته اصلي اجتماع وطفل مركز وكانون اين هسته را تشكيل ميدهد.احترامي كه قانون براي خانواده قايل است بيشتر به اين خاطر است كه طفل را در درون خود مي پرورد واجتماع را به وجود مي آورد.اگر به وضع اطفال به خواسته ها ومقتضات كودكي آنان توجه شود بي شك قسمت اعظم ازتبهكاري هايي كه درجوامع به وقوع مي پيوندد و ما ناگزير برتدوين اين همه قوانين جزايي مي نمايد ازميان خواهد رفت.پارا فراتر رفته بايد گفت احترامي كه جامعه براي مادرقايل است بيشتر بخاطر محبتي است كه صميمانه به طفل خود مي ورزد واو آماده زندگي اجتماعي مي نمايد.
بنابراين مسئله نگهداري وتربيت اطفال واداره امور مالي ومعنوي آنان بايد يكي ازمسائل مهم حقوقي واجتماعي بشمار رود.زيرا آمادگي وقدرت يادگيري آنان دراين سن اقتضاي توجه ودقت بيشتري را مي نمايد.
اسلام به موضوع اطفال توجه خاصي مبذول داشته وسعي نموده است با قوانين آسماني خود عواطف انساني ما را برانگيخته، براي اين قشر اجتماع موقعيتي شايسته به وجود آورد تا جايي كه آيات متعددي درباره اطفال نازل گرديده است
١-٢ بيان مساله
حمايت از اطفال در ابعاد مالي و غير مالي در سه محور ولايت ،حضانت وقيمومت مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است ولي خاص شامل پدر و جد پدري و همچنين وصي منصوب از طرف ايشان بوده كه داراي اختيارات تمام در امور مالي وغير مالي صغيروطفل غير رشيد مي باشد اين اختيارات در نبود پدر منجر به بروز مشكلاتي براي طفل و نيز مادر كه غالبا سرپرستي طفل را عهده دار است مي گردد بايد توجه داشت كه اين موضوعات بحث انگيز فقهي و حقوقي از يك طرف به مصالح روحي و جسمي كودك و همچنين حقوق و تكاليف هر يك از والدين مورد توجه قرار مي گيرد بي اعتنايي به هر يك باعث اختلالات مهم روابط خانوادگي خواهدشد شكي نيست كه قانون مدني ايران بويژه در احوال شخصيه از فقه اماميه الهام گرفته است حضانت از تربيت طفل به پدر و مادر اعطاءكرده اطلاق مي شود
از فقه اماميه همين معنا برداشت مي شود همچنين كه صاحب جواهر حضانت را ولايت و سلطنت بر تربيت طفل و هر چه لازمه آن است مي داند اما ولايت در معناي عام سلطه اي است كه شخص بر جان و مال ديگري پيدا مي كند و شامل پدر و جد پدري و حاكم مي شود
در باره قيمومت تعريفي خاص نشده است و فقها آن را با ولايت همرديف مي دانند در حقوق اسلامي قيمومت نوعي ولايت عام حاكم شرع در فقه اماميه است اما مسوليت قيم از طرف پدر و جد پدري تعيين نشده باشد حاكم مي تواند قيم را تعيين كند حتي شامل فرد بيگانه هم مي شود در اين نوشتار به اين مسله بررسي مي شود تشابهات و تمايزات ولايت ،حضانت و قيمومت ؟آيا در صورت عدم رعايت ضمانت اجراي كيفري شامل فرد مي شود يا نه ؟مسله بررسي فقهي و حقوقي است كه براساس آن اختيارات دولت و قانون در زمينه حضانت و ولايت و قيمومت را خواهد داشت
١-٣ضرورت تحقيق
هدف از اين پژوهش همچون ديگر پژوهش ها در حوزه فقه و حقوق آنست كه اولا ،شناخت و درك ما از اين مساله مورد مطالعه كه همان حضانت ،ولايت و قيمومت است بيشتر و عميق تر نمايد ثانيا،از بررسي تطبيقي موضوع ممكن است عوامل و معيار مشترك و گاه متفاوت در مورد يكي از نمونه هاي مورد مطالعه بدست آيد كه تحليل اين عوامل به ما در ارائه راه حل هاي مفيد و منطقي به منظور اصلاح وضع موجود و هماهنگي با اجتماع مورد نظر كمك خواهد كرد
١-٤سوالات تحقيق
با تو جه به مهم بود موضوع سوالات متعدد وجود كه با يد به آن پاسخ هاي درست داد نمونه از آن به شرح زير است
١.حق حضانت چيست؟
٢.حضانت حق است يا تكليف والدين؟
٣.آيا حضانت يك عمل خير خواهانه است يا در مقابل آن اجرت و دستمزد نيز وجود دارد؟
٤.تفاوت حضانت و ولايت فرزندان چيست؟
٥.چرا مادر بر فرزند خود ولايت ندارد؟آيا قانون در اين باره راه چار ه قرار داده است يا نه؟
١-٥ سوابق تحقيق(پيشينه)
استفاده از منابع فقهي و حقوقي از جمله كتاب حقوق مدني خانواده تاليف دكتر ناصر كاتوزيان كه اشاره مفصلي به مباحث ولايت ،حضانت و قيمومت پرداخته است و همچنين در تحرير الوسيله امام خميني (ره) كه به مسله قيم پرداخته و آن را از طرف پدر و جد پدري تعيين شده است بيان كرده و در كتاب حضانت كودكان سعيد نظري توكلي كه نويسنده به نگهداري كودك و همچنين اختيارات ولي و جد پدري ارائه مطالب كرده است در باره مباحث حضانت، ولايت و قيمومت مطالب و مقاله هاي زيادي نوشته شده است از جمله مقاله دكتر سيد حسين صفائي كه درباره ولايت قهري در حقوق ايران و حقوق تطبيقي پرداخته است
١-٦ فرضيه ها
سوالات متعدد در ذهن بوجود مي آيد كه براي پاسخ هر يك با يد جستجو هاي زياد ي كرد كه شامل موارد زير است :
١- آيا اختيارات جدپدري بعد از فوت پدر در اموال صغير مشكل ساز نبوده ؟در صورت وجود مشكل چه بايد كرد؟
٢-در صورتي كه شوهر فوت نمايد و حضانت به طفل مادر واگذار شود چنانچه مادر ازدواج مجدد كند در اين صورت مطابق قانون مدني حق حضانت مادر سلب و به ولي قهري طفل واگذار شود يانه ؟در صورتي كه مصلحت طفل مشخص نباشد يا اينكه مشكل باشددر اين صورت حق حضانت با مادر است يا ولي قهري؟
٣-به منظور رفع بعضي از چالش در امور حضانت،ولايت و قيمومت چه راه كار هاي مي توان داد؟
پاسخ ١-با توجه به عصر جديد و با وجود شكل گيري خانواده كوچك اين چالش ها ظهور بيشتري يافته و امروزه ارتباط با جد پدري آنچنان محكم نيست كه بتوان دخالت وي را در اموال صغير كه با توجه به قواعد ارث سهم در مقابل سهم مادر (همسر متوفي )بسيار بيشتر است توجيه نمود
پاسخ ٢-طبق ماده مدني حمايت از خانواده بعد فوت پدر حضانت با مادر است چنانچه مادر ازدواج مجدد نمايد اعطاي حق حضانت با ولي قهري است در صورت كه مصلحت قابل تشخيص نباشد حق حضانت با مادر است
پاسخ ٣-١-كاهش اختيارات ولي قهري در اموال صغير٢- افزايش اختيارات ولايت براي مادر امور مالي ٣- انتقال حق ولايت پدر به مادر بعد از فوت پدر ٤- نظارت دستگاه قضايي به روند عملكرد ولي قهري و قيم
١-٧نوع روش تحقيق:
جنبه توصيفي تحليلي
١- ٧ -١روش گرد آوري اطلاعات :
با مطالعات كتابخانهاي از منابع فقهي و حقوقي
١-٧ -٢ابزارگردآوري اطلاعات
مقالات،پايان نامه،كتاب و همچنين سايت اينترنتي
١-٨مفاهيم
١-٨-١تعريف لغوي حضانت
واژه حضانت در زبان تازي از ماده حضن يحضن است ،حضن در زبان عربي عبارت است در حد فاصل زير بغل تا تهيگاه و به عبارتي ديگر((سينه و دو بازو و آنچه مابين سينه و بازوست)) اين معنا را مي توان در واژه ((آغوش)) خلاصه كرد براين اساس حضانت كه از نظر ساختاري مي توان مصدر يا اسم مصدر باشد عبارت است از ((زير بال گرفتن مرغ،تخم و جوجه ))،اگر بخواهيم اين معنا را در مورد انسان نيز بكار ببريم ،در اينصورت مي توان ((حضانت)) راچنين معنا كرد((در كنار گرفتن كودك )) ((پرورش دادن كودك)) و ((در بغل گرفتن كودك)) حاضن و حاضنه، پدر و مادر را گویند که نگهداری و پرورش کودک را بر عهده دارند
بنابراين:
١-محور اصلي در معناي لغوي حضانت حفظ و حراست است،پس نمي توان نتيجه حضانت را محافظت از كسي دانست كه مستقل در كارهايش نيست چرا كه در اين صورت نتيجه حضانت در معناي آن اخذ شده است
٢- حضانت به معناي لغوي خود، مفهومي است عام كه شامل كودك و غير كودك مي شود گرچه بارزترين نمونه آن صيانت و حفاظت از كودكان است؛پس تعريف آن به كفالت و سرپرستي كودك از آن جهت كه جامع نيست،درست به نظر نمي رسد
٣-در مفهوم حضانت ، تربيت دخالتي ندارد،گرچه ممكن است لازمه يا نتيجه حضانت از يك فرد به تربيت او نيز باشد؛ به همين جهت تربيت ((حضانت))به ((تربيت)) درست نيست، حتي اگر مستند چنين ادعايي سخن برخي از اهل لغت باشد
حضانت در مفهوم لغوي و اصطلاحي خود تنها به كودك اختصاص نداشته در برگيرنده هر كسي است كه نيازمند به سرپرستي و پرستاري است نظير ديوانه و سفيه
حضانت در مفهوم لغوي و فقهي خود عبارت از نگهداري كودك است،اما اينكه انجام چه كارهايي جزءنگهداري كودك به حساب مي ايد، موكول به فهم عرفي است، بنابراين قراردادن عنوان تربيت در مفهوم حضانت و جاهت فقهي ندارد مگر اينكه مدعي شويم از نظر عرف، كسي كه حضانت انساني را بر عهده مي گيرد، وظيفه تربيت او را نيز برعهده دارد؛ ولي اين ادعا در مورد حضانت از مجنون بحث تربيت به مفهوم اخلاقي آن درباره او منتفي است صادق نخواهد بود
در جايي ديگر فقها در تعريف حضانت از كلمه تربيت استفاده كرده اند كه ناظر به دو جنبه روحي و جسمي ، مادي و معنوي است؛ يعني حضانت اختصاص به پرورش جسمي ندارد؛ از اين رو در حقوق اسلام شخصي كه حضانت طفل به او سپرده مي شود بايد آزاد ، مسلمان ((در صورتي كه خود طفل مسلمان باشد )) و امين باشد .از همين رو برخي فقها اماميه گفته اند ((مادري كه عهده دار حضانت است، نمي تواند طفل را از شهر به روستا ببرد، زيرا تعليم و تربيت كودك در شهر بهتر از روستا تامين مي گردد.))
پس مي توان گفت كه حضانت در معناي لغوي خود شامل تربيت طفل و حفظ نگهداري آن است و معناي اصطلاحي آن نيز از معناي لغوي جدا نگشته است برخي از فقهاي اماميه در تعريف آن چنين گفته اند((حضانت عبارت است ولايت و سلطنت بر تربيت طفل و متعلقات آن از قبيل نگهداري كودك، گذاشتن آن در بستر ، سرمه كشيدن ، پاكيزه نگه داشتن، شستن جامه هاي او و مانند آن))
انيس در كتاب خود حضانت را اينگونه تعريف مي كند: الحضن به معني جانب و پهلو است و حضانت به كسر و فتح ((ح)) به معني ولايت بر كودك براي تربيت و تدبير امورش مي باشد گفته اند حضانت به معني حفظ و صيانت است چنانچه وقتي پرنده تخم خود را زير بدن قرار مي دهد مي گويند ((حضن الطائر بيضه))
حضانت واژهای عربي است كه در لغت به معناي حفظ كردن، در كنار قرار گرفتن و پرورش دادن آمده و در اصطلاح عبارت است از نگهداری مادی و معنوی از طفل و پرورش و سرپرستی کودک توسط پدر یا مادر و کسانی که قانون مقرر کرده است. به عبارت سادهتر حضانت به معنای نگهداری و تربیت طفل به طور کلی است و شامل هر اقدامی که لازمه ادامه حیات انسان و پرورش جسم و روح اوست میشود بنابراین غذا دادن به طفل، مراجعه به پزشک برای درمان بیماری او، پرداخت هزینههای تحصیل و... از جمله اقدامهای متعارف برای نگهداری کودک محسوب میشود
١-٨-٢تعريف اصطلاحي حضانت
شهيد ثاني در تعريف حضانت گفته است : « الحضانه ولايه علي الطفل و المجنون لفائده تربيته و ما يتعلق بها من مصلحهته من حفظه وجعله فيسريره و رفعه و كحله و دهنه و تنظيفه و غسل خرقه و ثوبه و نحو ذلك
حضانت، ولايتي است بر كودك و ديوانه كه فايده آن، تربيت و پرورش دادن كودك است و انجام دادن آنچه به مصلحت او است .از نگهداري كردن،در گهواره خواباندن ، روغن ماليدن ، شست و شوي او و لباسهاي او و مانند آن
از نگاه دكتر نا صر كاتوزيان ((حضانت)) عبارت است:
كه قانون به منظور نگاهداري و تربيت اطفال به پدر و مادر آنان اعطاكرده است .در اين اقتدار، چنانكه گفته شد،حق و تكليف بهم آميخته است.حقوق پدر و مادر وسيله اجراي تكاليف آنان است و مي توان آن را به دو عنصر نگاهداري و تربيت طفل تجزيه كرد
اين دو عنصر به دشواري در عمل جداي از هم تصور مي شود. زيرا شيوه نگاهداري كودك در پرورش استعدادهاي او موثر است و زمينه آموزش به او را نيز فراهم مي سازد . با وجود اين،آنچه بطور مسقيم ناظر به پذيرفتن كودك و پرستاري و تامين نياز هاي مادي و معنوي اوست، مانند تهيه غذا و مسكن و لباس و پرستار، در زمره كارهاي مربوط به نگاهداري است .ولي،هدايت او در شناسايي محيط و آموختن تجزيه زندگي و عادات و رسوم او در شناسايي محيط و آموختن تجزبه زندگي و عادات و رسوم آن و تامين وسيله تحصيل و مانند اينها در شمار تكاليف مربوط به تربيت كودك است.
محمدرضا انصافداران در كتاب خود مي نويسد:
حضانت در لغت به معني پروردن است و در اصطلاح عبارت است از نگهداري مادي و معنوي طفل بتوسط كسانيكه قانون مقرر داشته است
در قانون مدني تعريف خاصي از حضانت ارائه نشده است اما نظر به اينكه حضانت در كتاب هشتم بابت دوم قانون مدني تحت عنوان ((نگهداري و تربيت اطفال ))آورده شده است ،مي توان حضانت را شامل دو عنصر ١ـنگهداري ٢ـ تربيت اطفال دانست
نگهداري اطفال شامل تامين كليه نياز هاي متعارف مادي و معنوي كودك از جمله: مسكن، غذا، پوشاك، درمان و ....است تامين نيازهاي فوق در تربيت اطفال مي تواند بسيار تاثير گذار باشد.زيرا تهيه مسكن و محيط زندگي طفل مي تواند تاثيرات فراواني را بر روي تربيت و آموخته هاي او از عادات و رسوم زندگي داشته باشد بنابراين بايد توجه داشت كه دو عنصر نگهداري و تربيت طفل بطور كامل قابل تفكيك از يكديگر نبوده و متاثر از يكديگر مي باشند
حضانت شامل نگهداري و تربيت اطفال بايد به گونه اي باشد كه سلامت و تربيت طفل را تامين كرده و صحت جسماني و رواني طفل را در معرض مخاطره قرار ندهد چنانچه ماده ١١٧٣ قانون مدني اشعار مي دارد((هر گاه در اثر عدم مواظبت يا انحطاط اخلاقي پدر يا مادر كه طفل تحت حضانت اوست بعلت جسماني يا تربيت اخلاقي طفل در معرض خطر باشد محكمه مي تواند به تقاضاي اقرباي طفل يا به تقاضاي قيم او يا به تقاضاي مدعي العموم هر تصميمي را كه براي حضانت طفل مقتضي بداند ، اتخاذ كند
محمد جعفر جعفري لنگروردي در كتاب مبسوط در ترمينو لوژي حقوق مي نويسد:
حضانت در لغت پروردن است در اصطلاحات مدني پرورش اطفال است به وسيله ابوين و اقارب او هم حق است وهم تكليف براي ممتع از حضانت پرورش هم از لحاظ مادي است و هم معنوي و اخلاقي
حضانت در اصطلاح عبارت است از نگهداری مادی و معنوی از طفل و پرورش و سرپرستی کودک توسط پدر یا مادر و کسانی که قانون مقرر کرده است. به عبارت سادهتر حضانت به معنای نگهداری و تربیت طفل به طور کلی است و شامل هر اقدامی که لازمه ادامه حیات انسان و پرورش جسم و روح اوست میشود بنابراین غذا دادن به طفل، مراجعه به پزشک برای درمان بیماری او، پرداخت هزینههای تحصیل و... از جمله اقدامهای متعارف برای نگهداری کودک محسوب میشودمفهوم مصطلح حضانت که در میان عرف و جامعه رواج دارد، نگهداری و سرپرستی طفل توسط پدر و مادر است اما مفهوم این موضوع از لحاظ حقوقی باید به گونهای دقیقتر مشخص شود. به اعتقاد بنده از نظر عرفی حضانت یک نوع حق تلقی میشود مبنی بر تعهد والدین درباره نگهداری از فرزندان؛ ولی از منظر حقوقی حضانت بیشتر از اینکه ماهیت حق داشته باشد، دارای ماهیت تکلیفی است؛ زیرا سرپرستی طفل باید به نحوی صحیح اجرا شود. همچنین مواردی مانند تربیت، امور مالی و غیر مالی طفل وظیفه والدین است و طبق تکلیفی که در قانون پیشبینی شده است، والدین مکلف به اجرای آن هستند