فایل تفاوت هاي جنسيت در پذيرفتن پيشنهادات جنسي
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)
چکیده
در این مقاله به تفاوت های جنسیت در پذیرفتن پیشنهادات جنسی، نظر زیست شناسان اجتماعی، بعد فرهنگی، تفاوت های جنسیت در علاقه به آثار نوشته شده و نوارهای شهوانی و تفاوت های جنسی در پاسخدهی به فیلم های شهوانی می پردازد.
تفاوت های جنسیت در علاقه به آثار نوشته شده و نوارهای شهوانی
از قدیم، ادبیات شهوانی برای مردان نوشته می شده است. فرض بر این بوده است که زنان علاقه به اینگونه مسائل ندارند. کینزی، ( ۱۹۴۸ و ۱۹۵۳ ) متوجه شد احتمال این مورد در زنان خیلی کمتر از مردانی است که پیوسته مواجه با ادبیات شهوانی بوده اند، و حتی در هنگامیکه مرد و زن با چنین ادبیاتی آشنا باشند، مردان بیشتر از زنان گزارش داده اند که با ادبیات شهوانی تحریک می شوند. برای مثال، ۴۷% از مردها گزارش دادند که با داستانهای شهوانی تحریک می شوند. تنها ۱۴% از زنان اعلام کردند که با مراحل تحریک آشنا هستند. ایزارد و کاپلان ( ۱۹۷۴) هر دو متوجه شدند که مردان بیشتری نسبت به زنها علاقه و تحریک در برابر عبارات شهوانی را گزارش داده اند.
با این وجود، اخیراً، محققان پرسش از مردان و زنان در مورد احساساتشان و ارزیابی های عینی از برانگیختگی روانی در مقابل ادبیات شهوانی را آغاز کردند. ( بطور کلی برای انجام این مورد آنها از دو ابزار استفاده کردند: یک فشارسنج آلت تناسلی مرد و یک
در چنین مطالعاتی، محققان در کل متوجه شدند که مردان و زنان اغلب علاقه متفاوتی را نسبت به ادبیات شهوانی گزارش می دهند، مدارک واقعی و عینی نشان میدهند که هر دو به یک اندازه تحریک می شوند. برای مثال، وییچ و گریفیت(۱۹۸۰) به هیچگونه تفاوتهای جنسیتی در برابر ادبیات شهوانی پی نبردند. در حقیقت برخی از اطلاعات نشان می دهند که نمایش های صریح و آشکار از فعالیت جنسی ممکن است پاسخدهی یکسان یا بیشتری را در زنان نسبت به مردان باعث شود. جکوبویتس (۱۹۶۵) کشف کرد که زنان نسبت به مردان همواره به داستانهای شهوانی بی پرده و وقیح بیشتر علاقمند هستند و از نظر جنسی بیشتر تحریک می شوند. هیمن (۱۹۷۷) پی برد که مردان و زنان هر دو حدس زده اند که نوارهای صوتی صرفاً عاشقانه نسبت به نوارهای صوتی که یا عاشقانه و شهوانی است یا صرفاً رویاروئی های جنسی شهوانی را نشان می دهند، تأثیر کمتری دارند. در حقیقت زنان بیشتر از مردها تخمین زدند که نوارهای صوتی شهوانی صریح بیشتر باعث تحریک می شود. هیمن متوجه شد که هیچ گونه تفاوت های جنسی در ارزیابی های فیزیولوژیکی از تحریک جنسی وجود ندارد.
واژه های کلیدی: تفاوت های جنسیت، نوارهای شهوانی، فیلم های شهوانی
فهرست مطالب
تفاوت های جنسیت در پذیرفتن پیشنهادات جنسی ۳
پیش زمینه کلی ۵
نظر زیست شناسان اجتماعی ۵
بعد فرهنگی ۹
تفاوت های جنسیت در علاقه به آثار نوشته شده و نوارهای شهوانی ۱۲
تفاوت های جنسی در پاسخدهی به فیلم های شهوانی ۱۴
تفاوت های جنسیت در فعالیت جنسی ۱۶
پیش زمینه این تحقیق ۲۱
نتایج و بحث ۲۹
تفاوت های جنسیت در پذیرفتن پیشنهادات جنسی
راسل د. کلارک . دانشگاه ایالت فلوریدا
النیل ها تفلید. دانشگاه هاوائی در مونوآ
با توجه به نگرشات کلیشه ای، فرهنگی مردان نسبت به زنان در زمینه روابط جنسی علاقمند تر هستند، احتمال اینکه زنان فعالیت جنسی را محدود سازند بیشتر است. در این مقاله، به کار صاحب نظرانی که در حمایت از این مسئله بحث کرده اند اشاره می کنیم و به بررسی اطلاعات مصاحبه ای و ارتباطی که این موضوع مورد و بحث را مورد حمایت قرار می دهند می پردازیم. در پایان، به دو آزمایش تجربی از این فرضیه رجوع می کنیم.
در این آزمایشات، که در سال ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ انجام شد، حد معمول علاقه هم پیمانان مرد و زن با یکی از سه تقاضا با معشوقه احتمالی برخورد می کند: امشب بریم بیرون؟ یا
به آپارتمانم می آئی؟ یا من همبستر می شی؟ اکثر مردان مایلند بازنی که به آنها نزدیک شده است یک رابطه نامشروع جنسی داشته باشند. زنان اینگونه نیستند. هیچ زنی موافق با یک رابطه نامشروع جنسی نمی باشد. بسیاری از دلایل احتمالی برای این تفاوت های جنسی اشاره شده مورد بحث قرار گرفته اند.
این مطالعات در سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ صورت گرفتند. از زمانی که چگونگی تهدید ایدز در مبتلا کردن مردان و زنانی که مایل به ملاقات هم، رفتن به آپارتمان، یا در شرایط غیر منتظره جنسی قرار گرفتن دنبال شد، این مسئله اهمیت یافت.
پیش زمینه کلی
با توجه به نگرشات کلیشه ای فرهنگی، مردان برای رابطه جنسی علاقمندتر هستند، این زنانند که محدودیتها در چنین فعالیت هایی قائل می شوند (مک کورمیک[۱]، ۱۹۷۹، هاتفیلد،[۲] ۱۹۸۳، و پپلین،[۳] ۱۹۸۳). صاحب نظران از گوناگونی در نسبت با این اظهار نظر موافق بوده اند. آنچه که آنان اختلاف نظر دارند در این مورد است که چرا چنین تفاوت هایی در جنسیت وجود دارد. محققان مصاحبه و اطلاعات ارتباطی زیادی را جمع آوری کرده اند که حمایت فراوانی را برای این موضوع مورد بحث فراهم ساخته اند. با این وجود، هیچگونه حمایت عملی برای این فرضیه وجود ندارد. در این تحقیق، آزمایشی تجربی از این موضوع را گزارش می دهیم.
اجازه دهید با مرور تئوری و اطلاعات موجود شروع کنیم.
نظر زیست شناسان اجتماعی
از قدیم، تعیین کننده های زیست شناختی همچون زیگموند فروید[۴] نشان دادند که زیست شناسی سرنوشت می باشد و اینکه علاقه در فعالیت های جنسی اصولاً از طریق ژن ها، آناتومی، (کالبدشناسی) و هورمونها مشخص می شود. اولین زیست شناسان اجتماعی فرض کرده بودند که مردان و زنان از لحاظ ژنتیکی به گونه ای تنظیم شده اند که ذاتاً علاقمند به مهار/ تجربه جنسی هستند. (هاگن،[۵] ۱۹۷۹، کندریک،[۶] ۱۹۸۷، سیمونز،[۷] ۱۹۷۹، یا ویلسون،[۸] ۱۹۷۵ را ملاحظه نمایید). سیمونز (۱۹۷۹) اظهار داشت که احتمالاً مقایسه مردان و زنان موثرترین شیوه موجود در مرتب کردن اطلاعات گوناگون در زمینه تمایلات جنسی انسان می باشد (صفحه ۴). حیوانات آن دسته از صفات را به ارث می برند که تضمین می کنند تا همان اندازه ژنهایشان را تا حد امکان به نسل بعدی منتقل خواهند کرد. این مسئله مزیتی هم برای زن و هم برای مرد است که به همان اندازه تا جائی که امکان دارد بچه ای زنده را بدنیا آورند. اما مردان و زنان در یک لحاظ مهم تفاوت دارند. برای اینکه فرزندی بوجود آید، مردان نیاز دارند که تنها مقداری ناچیز انرژی مصرف کنند، احتمالاً یک مرد می تواند پدر تقریباً تعداد زیادی از بچه ها باشد. برعکس، یک زن می تواند تنها تعدادی محدود فرزند را بدنیا آورد و بزرگ کند، این مسئله به نفع اوست (زن) که آن بچه های کمی که آبستن شده است را حفظ کند. سیمونز اظهار داشت“ تفاوت های بسیار زیاد جنسی در حداقل نیروگذاری والدین و در فرصت های تکثیر و محدودیت ها روشن می سازد که چرا انسان اندیشه ورز- یک انسان با تفاوت های کم جنسی- تفاوت های کامل جنسی در روان را نشان می دهد” (صفحه ۴).
در بین تفاوت هایی که سیمونز نقل کرده است این موارد وجود دارند: ۱) مردان علاقه مند به معشوقه های مختلف جنسی می باشند؛ زنان اینگونه نیستند؛ ۲) برای مردها فعالیت های جنسی برابر با جوانی است. برای زنان فعالیتهای جنسی مساوی با قدرت سیاسی و اقتصادی است؛ مردان به طور جدی هر گونه دلیلی را برای رها نکردن زنان دارند (آنان از لحاظ ژنتیکی طوری برنامه ریزی شده اند که تا جائی که امکان دارد زنان زیادی را آبستن کنند. زنان هر دلیلی برای “ کمرو” شدن دارند. زمان می گیرد تا مشخص سازیم آیا مرد یک خطر ژنتیکی – این احتمال دارد که پرورشی. حفاظتی. تولیدی باشد – است. در تمام جوامع.، زنان بعنوان خدمت به مرد آمیزش می کنند. نه بر عکس آن.
اخیراً زیست شناسان اجتماعی و روانشناسان اجتماعی کشف کرده اند که روند کمی پیچیده تر از آن است که در ابتدا تصور می شد. کرت فروند[۹] و همکارانش (۱۹۸۳ و ۱۹۸۶) اظهار داشتند که عشقبازی بطور طبیعی شامل چهار مرحله است: a) اولین نظر و موقعیت یک معشوقه احتمالی (b رفتار متقابل قبل از لمس کردن (برای مثال، لبخند زدن به کسی، خندیدن، عشوه گری کردن، صحبت کردن، c) تاثیر متقابل لامسه ای (لمس کردن، در آغوش گرفتن) و d) سبب برخورد اندام های جنسی شدن. تعداد زیادی از نویسندگان بیشتر از آنچه که جامعه شناسان زیست شناختی تصور می کرده اند متوجه شده اند که زنان نقش بسیار موثری را در سه مرحله اول از ( معاشقه ) عشقبازی دارند، آنها بیشتر از کمک عمل می کنند، همچون دروازه بانها که کار را متوقف می سازند. گالیر،[۱۰]تراویس،[۱۱] و آلگییر،[۱۲] ۱۹۸۶؛ مور،[۱۳]۱۹۸۵؛ پرپر،[۱۴] ۱۹۸۵ را ملاحظه نمایید). برای مثال مور( ۱۹۸۵) متوجه شد که در بارِ زنان و مردان مجرد، آن زن است که ارتباط را آغاز می کند. آنها تمایل خود را به شیوه های مختلفی با اشاره می رسانند – با لبخند زدن، خندیدن، تکان دادن سرشان، یا بالا کشیدن دامنشان، گاهی خودنمائی می کنند ( در طول اتاق با حرکت دادن زیاد باسن خود قدم می زنند. شکم را فشار داده. سر را بالا کرده، پشت را قوس داده، بنابراین سینه هایشان به جلو کشیده می شود. ) سپس نزدیک می شوند – به سمت مرد و موقعیت خود که در دو قدمی اشان است می روند. رفتار بعدی بستگی به مرد دارد. در صورتیکه مرد تمایل داشته باشد. هر دو شروع به صحبت می کنند. با این وجود.، بالاخره مردها هستند که باید ظاهراً روابط جنسی را آغاز کنند. به خصوص اولین باری که رابطه جنسی رخ می دهد. پس از آن، اگرچه معمولاً مردان آغاز کنند ارتباط ه روابط جنسی می باشند زنان در سهیم بودن شروع مختارتر هستند.
بعد فرهنگی
در سمت دیگر طیف آنهائی هستند که استدلال می کنند رفتار جنسی آموخته می شود (برنارد،[۱۵] ۱۹۷۳؛ بایرن و بایرن،.[۱۶] ۱۹۷۷؛ فایراستون،[۱۷] ۱۹۷۰؛ فوکالد،[۱۸] ۱۹۷۸؛ گریفیت و هاتفیلد،[۱۹] ۱۹۸۴؛ رابین،[۲۰]۱۹۷۳؛ تاوریس[۲۱] و آفریر،[۲۲]۱۹۷۷؛ سافیلیوس،[۲۳] رودزچایلد[۲۴] ۱۹۷۷؛یاهاتفیلد و والستر،[۲۵] ۱۹۷۸ ). با توجه به این طرح، مردان و زنان به سادگی متن نمایشنامه هایی را که برای شروع رویاروئی جنسی مناسب و مربوط به پیشنهادات جنسی می باشد را فرا می گیرند، آنها به آسانی یاد گرفته اند که از نظر جنسی نسبتاً ماجراجویا محتاط باشند همانگونه که فرهنگشان انتظار دارد که باشند. پاداش ها و مجازات های فرهنگی رفتار را شکل می دهند. از اینرو، اگر مردان نسبت به زنان نسبتاً ماجراجوتر هستند، صرفاً بدین دلیل است که فرهنگ آنها را تشویق می کند که اینگونه باشند.