فایل اتحاد ملي و انسجام اسلامي از ديدگاه رهبر، امام خميني و ديگر بزرگان اسلام
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم سیاسی (آموزش_و_پژوهش)
مقدمه 3
اتّحاد ملّي درتاريخ معاصر 5
اتحاد ملي در كلام رهبري 6
همبستگي ملي، نقطهي قوت شما 6
فقط وحدت ملي جلو تهاجم بيگانگان را ميگيرد 6
ما ميتوانيم 7
وحدت ملي و امنيت ملي، زمينهاي براي خدمت رساني دولت به ملت 8
برخوردهاي خطي و سلب اعتماد مردم 8
دشمن، اتّحاد مردم را هدف گرفته است 9
نبايد اجازه بدهيم دشمنان تفرقه ايجاد كنند 9
تلاش دشمنان براي خاموش كردن نوراميد 9
ضرورت مشاركت مردم 10
نتيجهي انقطاع از واقعيات و دوري از مردم 10
محبت و ارتباط مردم، يك امر دو جانبه است 10
اتحاد مردم دردستيابي به فناوري هستهاي 11
اشدّاء بينهم! رحماء علي اٌلكفّار 12
تبليغ براي وحدت 12
پيروزي بر دشمنان به بركت اتحاد 14
با وحدت از حق هستهاي خود دفاع ميكنيم 15
انسجام اسلامي چيست ؟ 16
انسجام اسلامي در قانون اساسي 18
وحدت كلمه، رمز پيروزي امت اسلامي 19
ورود عامل استعمار به بحث اختلاف شيعه و سنّي 20
انسجام اسلامي، به معناي پذيرش عقايد شيعه و يا سنّي نيست 22
وحدت شيعه و سني در عزاداري براي امام حسين (ع) 23
پيامبر اعظم (ص)، نقطهي تفاهم همهي فرقههاي اسلامي 24
حج تمرين اتحاد و پيوستگي امت اسلامي است 25
برادران و خواهران حج گزار! ملتها و دولتهاي مسلمان! 25
مسأله وحدت نبايد احساساتي باشد 26
شيعه و سنّي نبايد بگذارند دشمن از اختلافاتشان سوء استفاده كند 27
با اتحاد مسلمين، دنياي اسلام سربلند خواهد شد 27
به همه ميگوييم كه احترام يكديگر را حفظ كنند 28
امروز دنيا به سمت بلوك بندي و اتحاد پيش ميرود 29
درميان مسلمين، موارد مشترك بيشتر ازموارد اختلاف است 29
وحدت شيعه و سنّي يعني وحدت و اتحاد حق 30
وحدت در كلام امام علي (عليهالسلام) 31
جزاي تفرقه 33
وحدت از ديدگاه امام خميني 34
وحدت اسلامي از نگاه شهيد مطهّري 36
وحدت اسلامي در كلام مراجع تقليد و علما 36
راهكارهاي اتحاد مسلمين 37
تلاش همگاني براي ايجاد اتحاد ملي و انسجام اسلامي 37
ضرورت حفظ وحدت و يكپارچگي مسلمانان عراق 38
اتحاد ملي و انسجام اسلامي، سياست بنيادي نظام 38
انسجام اسلامي، ملزوم بيداري اسلامي است 39
راهكارهاي عملي براي انسجام اسلامي 39
ده راهكار عملي براي اتّحاد ملّي 43
مقدمه
اتحاد در لغت به معني با هم بودن، يكي شدن و به هم پيوستن آمده است. بر همين اساس، اتّحاد ملّي را با مسامحه ميتوان به مفهوم و معادل وفاق ملي و اجتماعي، انسجام و همگرايي جامعه دانست.
اتّحاد ملّي، يعني توافق آحاد مردم و نخبگان در زمينهي روشهاي مواجهه با مسايل و مشكلات و تعيين اولويتها. به عبارت ديگر، اتّحاد ملّي يعني توافق جمعي بر سر مجموعهاي از اصول و روشها و قواعد كه در يك فضاي تعاملي و دوستانه و صميمانه حاصل ميشو.د توافق عام و تعميم يافته و فراگير، در شرايطي ميسّر است كه مصالح و منافع ملي به مصالح و منافع گروهي، حزبي و باندي ترجيح داده شود. اتّحاد ملّي در چارچوب مصالح داخلي، نياز هميشگي ملت ايران است و در محدودهي زماني و مكاني نميگنجد، ولي شرايط كنوني كشور ايجاب ميكند كه توجه و تأكيد بيشتري به اين مقولهي مهم و حياتي بشود. دستهاي تفرقهافكن و عوامل ضدّ وحدت، اكنون بيش از هر زمان ديگري فعال شدهاند و مقابله با آنها به هوشياري و تلاش مضاعف نياز دارد.
اما چرا « اتّحاد ملّي» امروز بيش از هر روز ديگري اهميت دارد و چرا بايد تمام سياستها و برنامهها به گونهاي طراحي و بيان شوند كه تقويت كنندهي وحدت ملي باشند؟
امنيت هر ملت، عنصر و شاحص اصلي منافع ملي است و اساساً يك ملت با اتكا به توان و قدر خود- تجميعي از مؤلفههاي موضوعي قدرت- ميتوانند به نقطهي امني برسند كه منافعش در آن حفظ يا تأمين ميشود. وقتي به مؤلفههاي تشكيل دهندهي قدرت ملي نگاه ميكنيم، درجهي انسجام و وحدت ملي را يكي از مهمترين آنها مييابيم، به عبارت بهتر، اگر چه ادوات نظامي، توليد ناخالص ملي، مردم سالاري،فناوري مدرن نظير دانش هستهاي يا سلولهاي بنيادي، جايگاه بينامللي و... در مؤلفههاي نظامي، اقتصادي، سياسي و علمي قدرت ملي مؤثرند، اما همهي اينها در سايهي ملتي متحد و منسجم به منصهي ظهور ميرسند.
در عرصهي جهاني ، وقتي دولت يا دولتهاي متخاصم، بخواهند كشوري را تهديد كنند، يا تهديد را به اجرا بگذارند، پس از درج اعداد كمي مؤلفههايي را از اين دست در يك جدول محاسباتي ، قدرت و توان آن ملت را دقيقاً ارزيابي ميكنند تا بدانند تصميمات آنان مؤثر است يا نه. از اين رو همچنان كه ادوات نظامي، آمادگي رزمي، قدرت و سرعت واكنش و... نوعي بازدارندگي در مقابل تهديدات تلقي ميشود، درجهي اتحاد و انسجام ملي نيز به عنوان يكي از مؤلفههاي اصلي قدرت، عامل مهم در بازدارندگي از هر گونه تهديد خارجي است.
تأكيد بر اتّحاد ملّي از سوي مقام معظم رهبري، بيگمان از درك عميق ايشان نسبت به تلاش دشمنان براي بهرهگيري از منفذهاي خود ساختهي برخي از گروههاي سياسي و وارد آوردن ضربه به وحدت ملي به عنوان يگانه راهكار فايق آمدن بر مشكلات ميباشد.
عدم وجود تساهل و مدارا در جامعه، نبود فرهنگ رقابت و قواعد بازي، دولت سلاري و عدم مشاركت مسئولانه در امور كشور، نبود اعتماد و ارتباط مناسب اجتماعي بين افراد و فردگرايي منفي به معني دنبال كردن منافع شخصي، بدون توجه به منافع جامعه و پندار «ديگران متحد با ما» به جاي «ما متحد با ديگران» آسيبهايي هستند كه ميتوانند اتّحاد ملّي جامعه و در نهايت امنيت ملي را تهديد كنند.
اتّحاد ملّي درتاريخ معاصر
ترديدي نيست كه بدون شناخت درست وقايع و حوادث گذشته و تحليل واقعي و درست از آن، نميتوان انديشهاي صحيح دربارهي آينده داشت و اين اصلي است كه نه تنها عقل بر آن حكم ميكند، بلكه سنّت مأثور از اهل بيت (عليهمالسلام) نيز بر آن تأكيد و توصيه مينمايد؛ چنان كه اميرالمؤمنين (عليهالسلام) دربارهي شناخت حوادث گذشته و تاريخ به فرزند برومندش امام حسن مجتبي (عليهالسلام) ميفرمايند :
اتحاد ملي در كلام رهبري
همبستگي ملي، نقطهي قوت شما
دشمن، نقطهي ضعف خودش و نقطهي قوّت شما را هم فهميده. نقطهي قوت شما، ايمان و ايثار و دل دادن به مجاهدت و همچنين همبستگي و همدلي شماها با هم است. نقطهي ضعف او اين است كه در مقابل نيروي ملي يك ملت هيچ ابزاري ندارد. ابزار نظامي فايده و پيشرفتي ندارد. اين را دشمن ميداند. دشمن در صدد است اين مقاومت را در هم بشكند؛ در صدد است اين ايمان را تضعيف كند؛ در صدد است همبستگي ملي و همدلي را از بين ببرد. اگر ديديد كسي از دل دادن به بيگانه و رها كردن ايمان و مقاومت و وحدت حرف ميزند، بدانيد از زبان دشمن دارد حرف ميزند؛ چه بداند، چه نداند. همه جا اين معيار و شاخص به درد من و شما ميخورد كه بدانيم دركجا و چگونه داريم زندگي ميكنيم؛ محيط و زمان خود را بشناسيم.
ورود عامل استعمار به بحث اختلاف شيعه و سنّي
اختلاف بين طرفداران دو عقيده بر اثر تعصّبات ، يك امري است كه هست و طبيعي است، و مخصوص شيعه و سنّي هم نيست. بين فِرَق شيعه، خودشان؛ بين فِرَق سنّي، خودشان؛ در طول زمان از اين اختلافات وجود داشته است. تاريخ را نگاه كنيد،ميبينيد هم بين فِرَق فقهي و اصولي اهل تسنّن- مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعيه و اينها- هم بين فِرَق مختلف شيعه، بين خودشان؛ اختلافاتي وجود داشته است. اين اختلافات وقتي به سطوح پايين- مردم عامي- ميرسد، به جاهاي تند و خطرناكي هم ميرسد؛ دست به گريبان ميشوند. علما مينشينند با هم حرف ميزنند و بحث ميكنند؛ ليكن وقتي نوبت به كساني رسيد كه سلاح علمي ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادي استفاده ميكنند اين خطرناك است.