تحقيق نظريه هاي كلاسيك در جامعه شناسي آموزش و پرورش
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم تربیتی (آموزش_و_پژوهش)
نظريههاي كلاسيك در جامعهشناسي آموزش و پرورش
در آثار كلاسيك نظير كتاب جمهوري افلاطون، سياست ارسطو يا ثروت ملل آدام اسميت از آموزش و پرورش در وسيعترين شكل و معناي آن سخن به ميان آمده است. كاركردگرايي از رهيافتهاي نظري عمده در جامعهشناسي است كه گاهي اوقات تحت عنوان نظريه تعادل، وفاق و كاركردگرايي ساختاري از آن ياد ميشود. بررسي آراء و نظرات اميل دوركيم و تالكوت پارسونز در خصوص آموزش و پرورش به عنوان نمايندگان برجسته جامعهشناسي كاركردگرايي حائز اهميت است. دوركيم در سراسر زندگي علمي خود، سخنرانيهاي منظمي در مورد موضوعات آموزشي انجام داد. سخنرانيهاي او تحت عناوين آموزش و پرورش و جامعهشناسي (1956)، تعليم و تربيت اخلاقي (1961) و سير آراء تربيتي (1977) چاپ شده است. به طور خلاصه ميتوان گفت كه تفكرات دوركيم در باب آموزش و پرورش مبتني بر 3 هدف اساسي بود:
الف) تثبيت جامعهشناسي به عنوان يك رشته علمي
ب) به كار بستن روشهاي علوم طبيعي در مطالعه جامعه
ج) پي بردن به اين كه چگونه ميتوان نظم را در جامعه برقرار كرد
به عبارت ديگر، دوام و بقاي ساختار اجتماعي بستگي به تأمين چهار كاركرد دارد:
1- انطباق:
2- دستيابي به هدف:
3- يكپارچگي: منظور از اين كاركرد عبارت است از حفظ انتظام دروني كه تأمين آن نيز به عهده ارزشهاي مشترك و مذهب است.
4- حفظ الگو يا مديريت تنش:
پارسونز معتقد است كه نظام آموزشي سبب تقويت ارزش نيل به موفقيت در جامعه ميشود
مدرسه را ابزار يا ماشين طبقه حاكم ميداند كه از طريق آن «ابزار توليد» و «روابط توليد» حفظ ميشوند. تفوق در بيان گرامشي داراي دو معناست:
وبر معتقد بود كه اقتدار عقلاني ناشي از ساختار سازمان خاصي است كه او آن را ديوان سالاري ميناميد. ديوان سالاري جديد به افراد واقع در موقعيتهاي قانوني، اختيار قدرت ميبخشد. مهمترين ويژگيهاي نظام ديوان سالاري عبارتند از: