فایل بررسي وضعيت اجاره بدون مدت در حقوق مدني ايران
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته حقوق (آموزش_و_پژوهش)
بخشی از متن اصلی :
بررسي وضعيت اجارة بدون مدت در حقوق مدني ايران، مصر، فرانسه و فقه اسلامي
چكيده
ميدانيم
در عقود معين علاوه بر شرايط عمومي صحت معاملات رعايت قواعد اختصاصي راجع
به هر عقد الزامي است. عقد اجاره نيز علاوه بر شرايط عمومي صحت معاملات،
رعايت يك سلسله قواعد اختصاصي در آن الزامي است. از جملةاينها تعيين مدت
عقد اجاره اسـت كـه مـادة 468 ضمانت اجراي عـدم تعييـن مـدت را بـطلان عـقد
ذكـر كرده است. البته براين ماده استثنائاتي وارد شده است از جمله مادة
501 قانون مدني كه مقرر ميدارد اگر عقد اجارهاي منعقد شود و در آن مدت
تعيين نشده باشد اما پرداخت اقساط مالالاجاره از قرار روز، ماه و يا سال
تعيين شده باشد مطابق مادة 501 قانون مدني، عقد اجاره براي مدتي كه براي
پرداخت اقساط مالالاجاره تعيين شده است منعقد ميشود. اما در خصوص مازاد
برآن (مدتهاي دوم، سوم و ...) ميان حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد.
بطور
كلي ميتوان گفت كه تعيين مدت در عقد اجاره في نفسه موضوعيت ندارد بلكه
طريقيت دارد و اگر متعاقدين به هر نحو بتوانند موضوع معامله را خواه با ذكر
مدت، خواه با تعيين مسافت، خواه با تعيين مقدار كاري كه بايد انجام بشود
مشخص نمايند عقد اجاره صحيح است. با اين تفسير بايد قدري مادة 468 را تعديل
نمود كه ميتوان به مادة 507 توسل جست. اين ماده ميگويد«در اجارة حيوان
تعيين منفعت يا با تعيين مدت اجاره است يا به بيان مسافت و محلي كه راكب يا
محمول بايد به آنجا حمل شود.»
مقدمه
اجاره،
يكي از عقود معين است كه به لحاظ اهميت آن در نظامهاي مختلف حقوقي،
قانونگذاران به طور دقيق و مفصل راجع به آن قانون وضع كردهاند. عقد اجاره،
حلقه اتصال ميان مالك عين و متقاضي استفاده از منافع عين است، كه روابط
حقوقي آنان را نظم ميبخشد. تنظيم روابط حقوقي ميان موجر و مستأجر به لحاظ
ارتباطي كه با نظم عمومي جامعه دارد، آنقدر اهميت دارد كه دولتها مجبورند
هر از چند گاهي با وضع قوانين آمره، عليرغم ميل متعاقدين، خواستهاي خود را
برآنان تحميل كنند.
امروزه رابطة بين موجر و مستأجر فقط يك رابطة
خصوصي نيست تا استقرار عدالت معاوضي ميان آن دو هدف اصلي قرار گيرد، بلكه
موجر و مستأجر در دو طبقه اجتماعي كاملاً متمايز از هم قرار دارند. آنان در
برابر هم قرار گرفتهاند و هر كدام سعي ميكنند تا كفة ترازو را بيشتر به
سمت خود سنگين كند.از يك طرف، موجر سعي ميكند اجاره بهاي بيشتري بگيرد و
تمام خواستهاي خود را بر مستأجر بينوا تحميل كند. از طرف ديگر، مستأجر سعي
ميكند كه هر چه كمتر بپردازد و شرايط و امكانات رفاهي را با پرداخت اجاره
بهاي اندك براي خود فراهم نمايد. به همين خاطر، روز بروز نقش ميانجيگري
دولتها بيشتر ميشود؛ به طوري كه سعي ميكنند تا با تدوين و تصويب قوانين
عادله، حقوق آن دو را به طور مسالمتآميز فراهم كنند.
در حقوق كنوني،
عقد اجاره به لحاظ امري شدن قواعد حاكم برآن و كمرنگ شدن تأثيراراده، در
بسياري موارد به صورت سازمان حقوقي مستقل كه به وسيلةقوانين اداره ميشود،
درآمده است؛ قالب از پيش تهيه شدهاي كه موجر و مستأجر فقط ميتوانند به
تراضي خود را درون آن جاي دهند، بدون آنكه بر سرنوشت آيندة روابط خود حاكم
باشند.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ، قابل ویرایش در اختیار شما قرار میگیرد.
تعداد صفحات :35