پايان نامه رابطه هوش هيجاني و سلامت رواني دانشجويان دانشگاه

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)
فهرست مطالب:
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه     2
بيان مسئله     4
اهميت و ضرورت پژوهش     5
اهداف پژوهش     7
هدف کلی     7
اهداف جزئی     7
سوالات تحقیق     8
فرضیه های تحقیق    8
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها     9
تعریف نظری     9
تعریف عملیاتی     9
متغیرهای تحقیق     11


فصل دوم : ادبیات و پيشنة تحقيق
تاریخچه هوش هیجانی     13
تعریف و پیشینه هوش هیجانی    14
پیشینه مطالعه هوش هیجانی.    16
تعریف هوش و انواع آن از نظر گاردنر    17
هوش هیجانی و مولفه های آن    19
خودآگاهی    19
خودکنترلی یا مدیریت خود    20
شعور اجتماعی    21
خودانگیزی    23
مهارتهای اجتماعی    25
اساس فرهنگی هوش هیجانی    26
تفاوت IQ با هوش هیجانی    27
زمینه های بحث هوش هیجانی    28
سیستم ارتباط عصبی    28
هماهنگی فکر و هیجان    30
بهداشت روانی    32
معنی و مفهوم بهداشت روانی    32
پیشگیری اولیه    33
پیشگیری ثانویه    33
پیشگیری ثالث    33
ضرورت بهداشت روانی    34
مشخه های بهداشت روانی و شخصیت سالم    38
اصول کلی برای بالا بردن اعتماد بنفس    41
چگونه به بهداشت روانی خود کمک کنیم    42
معیارهای کسب اطمینان از سلامت روانی    44
پیشینه تجربی تحقیق    45
پژوهش های داخلی    45
بررسی رابطه هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی    45
مقایسه هوش هیجانی، سلامت روانی و کارکرد خانواده فرزندان جانباز با معلول و عادی    47
پژوهش های خارجی    50
تلفیق یافته‌های نظری وتجربی تحقیق    51


فصل سوم : روش تحقيق
مقدمه     53
جامعه آماري    53
نمونۀ آماری    53
روش نمونه‌گيري    53
حجم نمونه‌    54
طرح پژوهش    54
ابزار اندازه‌گيري و نحوة اجرا و ارزشيابي    54
مشخصات ابزار    55
نحوه نمره گذاري    55
پرسشنامه سلامت روانی GHQ    56
روايي و پایایی    57
روش اجرای آزمون     57
روش نمره گذاری     58
روش تجزیه و تحلیل داده ها     59

فصل چهارم : يافته‌هاي پژوهشي
مقدمه     62
بررسی توصیفی     62
جنسیت آزمودنی ها     62
رشته های آزمودنی ها     63
بررسی استنباطی فرضیه های پژوهش     64
فرضیه اول    64
فرضیه دوم    66
فرضیه سوم    68

فصل پنجم : بحث و نتيجه‌گيري
بحث و نتيجه گيري مربوط به سوالات و فرضيه هاي تحقيق     71
فرضیه اول    71
فرضیه دوم    72
فرضیه سوم    73
نتیجه گیری     74
محدودیتهای تحقیق     76
محدودیت های علمی     76
محدودیت های عملی     76
پیشنهادها     77
پیشنهادهای کاربردی     77
پیشنهادهای تحقیقی     77

منابع و مأخذ
منابع فارسی     79
منابع لاتین    82

پیوست ها و ضمائم
پرسشنامه سلامت عمومی     85
پرسشنامه هوش هیجانی    89

چكيده
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه پیام نور سردشت می باشد.  منظور محقق از هوش هیجانی دراین پژوهش داشتن ظرفيتي براي شناخت احساسات و هيجانات خود و ديگران و استفاده از اين هيجانات به نحو مناسب ، براي برقراري ارتباط بهتر با خود و ديگران .  همچنین منظور از سلامت عمومی در این پژوهش همان سلامت از همه نظر یا ابعاد جسمی و روانی می باشد . روش انجام  این تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی می باشد . جامعه آماری این تحقیق از تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور سردشت که در سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل میباشند  تشکیل شده است . برای انتخاب نمونه از جامعه آماری مورد نظر از روش تصادفی سیستماتیک استفاده شده است . برای بررسی فرضیه ها از ابزارهایی چون پرسشنامه هوش هیجانی  و سلامت عمومی استفاده شده است .   پرسشنامه های مذکور بر اساس فرضیه های تحقیق که به شرح زیر میباشند استفاده شده اند : 
1 – بین هوش هيجاني با سلامت رواني رابطة معناداري وجود دارد .
2 - تفاوت معناداری بین هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
3 - تفاوت معناداری بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
محقق برای انجام پژوهش و گردآوری اطلاعات ازمیان جامعه 900 نفری دانشجویان دانشگاه  ، نمونه ای 100 نفری را انتخاب نموده و به همان مقدار پرسشنامه در اختیار آنان قرار داده است . شیوه پاسخ گویی به پرسشنامه به صورت اجرا در محل بوده و دانشجویان به محض دریافت پرسشنامه به آن پاسخ داده و آن را به محقق پس داده اند . در پایان 100 پرسشنامه گردآوری شده و با روشهای آماری (شامل آمار توصیفی و استنباطی) (میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون و آزمون T گروه‌های مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
تحلیل نتایج نشان داد که میان هوش هیجانی و سلامت روانی  رابطۀ معناداری وجود دارد و بین نمرات هوش هیجانی و سلامت روانی دختران و پسران  اختلاف معناداری وجود ندارد.

مقدمه:
 درزندگي روزمره ي خود همواره با حوادث و اتفاقات مختلفي مواجه و يا از وقوع آن ها مطلع مي شويم كه هر يك از آن ها احساسات يا هيجاناتي را در ما پديد مي آورند كه يقينا"در شكل دادن رفتارهاي ما تاثير گذار است . مثلا" وقتي خوشحال هستيم به معناي آن است كه اتفاق خوبي را پشت سر گذاشته ايم .
هنگامي كه غمگين هستيم ، احتمالا" حادثه ي ناگواري پيش آمده است . همه ي هيجانات و احساسات ما تجربه هاي دروني هستند كه هنگام بروز رخدادها حس مي كنيم مانند هيجان خشم ، عصبانيت ، عشق و محبت ، تنفر ، اميد يا نا اميدي ، غم ،‌ شادي ، ترس ، نگراني و اضطراب و .... .
از ويژگي پاسخ هاي هيجاني آن است كه سريعتر از پاسخ هاي عقلي عمل مي كند ، ولي از دقت كافي برخوردار نيستند .
فيلسوفان و انديشمندان از دير باز مغز را جايگاه عقل وتفكر، و قلب را جايگاه احساسات و هيجانات مي دانستند. امروزه در سايه پيشرفت‌هاي فيزيولوژي، مي‌دانيم كه جايگاه تمامي آنها در مغزاست. دستگاه كناري و قطعه‌هاي ‌پيشاني مغز، رفتارهاي هيجاني را كنترل مي‌كنند.
هيجان ها نقش مهمي در زندگي ما دارند‌. آنها به روياها‌، خاطره‌ها و ادراك‌هاي ما جان مي‌بخشند و وقتي كه دچار اختلال شوند، سهم عمده‌اي در اختلال‌هاي رواني بر عهده دارند‌.
 هوش هيجاني تبيين مي‌كند چرا افرادي با ضريب هوشي IQ متوسط، موفق تر از كساني هستند كه نمره هاي IQ بسيار بالاتري دارند.
مقياس‌هاي سنتي هوش، مجموعه بسيار مهمي از توانايي‌هايي كه افراد را در زندگي واقعي كار آمد مي سازد ، ناديده مي گيرند، توانايي‌هاي نظير: خودآگاهي، پايداري، اشتياق و خود‌انگيختگي، همدلي، و ورزيدگي اجتماعي.
بسياري از مشكلات اجتماعي مانند خشونت جوانان را مي‌توان به فقدان هوش هيجاني نسبت داد. بنابراين EQ را بايد در همه افراد پرورش داد و مسئولين آموزش مي‌توانند از آنها براي آموزش سلامت هيجاني بهتربه افراد مختلف استفاده كنند.
 ازاين گذشته، هر روز ابعاد تازه اي از كاربردهاي هوش هيجاني در مديريت، مديريت منابع انساني و سازمان‌ها روشن مي شود.
مديران سطوح گوناگون به عنوان معماران انساني با طيف گسترده‌اي از انسان‌ها و هيجانات در زندگي شغلي خود روبرو مي‌شوند. با توجه به تعريف هوش هيجاني، آنها ناگزيرند از هيجان‌هاي خود و ديگران به طور كامل آگاهي يافته، هيجان‌هاي خود را به شيوه مناسب بيان نموده و سرانجام هيجان‌هاي خويش و ديگران را به طور مطلوب مديريت نمايند. حال محقق در نظر دارد در تحقيقي كه هم اكنون پيش روي شماست ضمن معرفي و بيان ويژگيها ، به بررسي رابطه بين هوش هيجاني و سلامت روانی در دانشجويان دانشگاه پيام نور سردشت بپردازد.





1-1 ) بيان مسأله:
ما دربرهه ای از زمان به سر میبریم که نظریه های سنتی هوش دچار تغییر و تحول شده اند ونظریه های جدید به طور مرتب جایگزین انها میشود.نگرش جدید در رابطه با هوش این پیام را دارد که هوش هیجانی نسبت به هوش شناختی پیش بینی کننده مطمئن تری برای موفقیت فرد در زندگی میباشد.حدود یک قرن در بین روانشناسان صحبت بر سر هوش IQ بوده است.تعریفی که روانشناسان برای این سازه در نظر گرفته اند به دانش واقعی،مهارت های کلامی،ریاضی مربوط میشود براساس تحقیقات مشخص شده که این یک نگرش کوته بینانه به هوش بوده واین مهارت ها به تنهائی نمی توانند معرف ظرفیت کلی هوش افراد باشند.همچنین آنها نمی توانند یک تضمین کافی برای کسب سلامتی،رضایت وگذران زندگی افراد را فراهم آورند مغز انسان دارای دو نوع متفاوت از ذهن و هوش است: هوش شناختی و هوش هیجانی. (برادبری وگریوز،1384)
این دو هوش اساساَ متفاوت ازیکدیگرند ولی برای ساختن زندگی روانی فرد در تعامل هستند.هر یک ازاین دو نوع هوش توسط منطقه خاصی از مغز کنترل میشود،هوش هیجانی توسط منطقه لیمبیک و هوش شناختی عمدتا توسط منطقه نئوکورتیکال در جلوی مغز پردازش میشود این دو منطقه به طور پیوسته پیام رد و بدل میکنند.فرایند تبادل اطلاعات سرچشمه فیزیکی هوش هیجانی است.ثرندایک،استاد دانشگاه کلمبیا اولین کسی بود که مهارت های هوش هیجانی را نام گذاری کرد.اصطلاحی که او اختراع کرد«هوش اجتماعی  » نشانگرتوانائی افرادی است که در خوب کنار آمدن با مردم مهارت های کافی دارند.در سالهای دهه 1980 بود که هوش هیجانی نام فعلی خود را بدست آورد بلافاصله بعد از آن پژوهش ها و مطالعات بسیارقدرتمندی انجام شد،از جمله سری پژوهش ها در دانشگاه ییل که هوش هیجانی را به موقعیت های شخصی،شادی وموفقیت های حرفه ای ربط می داد.(به نقل از همان منبع)
بررسي رابطه بين هوش هيجاني و سلامت عمومي در دانشجويان دانشگاه پيام نور سردشت  مساله اي است كه محقق قصد بررسي آن را دارد .
در اين پژوهش سوالهايي از اين قبيل مطرح مي شود :
1-    آيا تفاوت معناداری بین هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
2-    آيا تفاوت معناداری بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
3-    آيا بین هوش هيجاني و سلامت رواني رابطة معنا داري وجود دارد.
محقق پس از انجام تحقيقات كتابخانه اي و كسب اطلاعات بيشتر شروع به تدوين فرضيه هايي نموده و قصد دارد كه به بررسي اين فرضيه ها بپردازد. محقق براي بررسي فرضيه ها از دو پرشسنامه هوش هيجاني  وسلامت رواني استفاده نموده تا بدين وسيله موضوع مورد پژوهشش را بررسي نمايد. محقق پس از تهيه پرشسنامه هاي مذكور آنها را بين دانشجويان به صورت تصادفي پخش نموده است ، محقق براي اين كار از روش تصادفي سيستماتيك استفاده نموده و اجراي آن به صورت اجرا در محل بوده يعني دانشجويان پاسخ دهنده به محض گرفتن پاسخ نامه به آن پاسخ داده و آن را به محقق تحويل داده اند . پس از جمع آوري پاسخ نامه ها محقق شروع به تجزيه تحليل آنها به روش هاي گوناگون نموده و پس از تجزيه وتحليل آنها ، اقدام به نگارش نتيجه نموده است.





 2-1) اهميت و ضرورت تحقيق:
هوش هیجانی توانائی درک هیجانات وعواطف به منظور دستیابی و ایجاد هیجاناتی است تا ضمن کمک به تفکربهتر بتواند به شناخت هیجانات وعواطف بپردازد وتوانائی بکارگیری هیجانات به منظورکمک به مشکلات وداشتن زندگی اثربخش است.نه تحصیلات،نه تجربه ونه معلومات وهوش شناختی(IQ)هیچ یک نمیتواند تعیین کند که چرا یک نفر موفق و دیگری موفق نمی باشد.امروزه پاسخ این سوال به مفهومی بنام هوش هیجانی برمیگردد(برادبری وگریوز،1384).
.از اهمیت های دیگر این پژوهش،توجه به این مطلب است که هوش هیجانی به وسیله بهبود مهارت های هیجانی قابل رشد وتوسعه است و میزان سطح هوش هیجانی درهنگام تولد ثابت نیست پس هوش هیجانی مفهومی قابل یادگیری است. حال ببينيم محقق از تدوين فرضيه ها چه هدفي داشته و به دنبال چه هدفي بوده است . پژوهشگر پس از تدوين فرضيه اول (هوش هيجاني با سلامت رواني رابطة معناداري دارد) قصد دارد به سوالاتي چون : آيا رابطه مثبت بين هوش هيجاني وسلامت رواني وجود دارد ، بپردازد . سوالات دیگر نیز تا حدودی به همین رابطه مربوط می شوند. لذا از کفتن آنها خودداری میکنیم.






3-1 ) اهدف پژوهش :
هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني با مؤلفه هاي جسماني - اجتماعي ، افسردگي شديد ، اضطراب و در كل سلامت عمومي باشد شناساندن يك مسئله كه چطورهوش هيجاني درسلامت عمومي فرد مي تواند تأثير گذار باشد و با در نظر گرفتن اينكه خانواده ها با كلامشان وعملكردشان مي توانند كودك را در جهت شناخت خود و رفتارش و در عين حال شناخت ديگران نقش داشته باشند و با توجه به اينكه هوش هيجاني زير مجموعه اي از هوش اجتماعي است و مي تواند فرد را در جهت سازگاري با جامعه همراه نمايد .

اهدف كلي:
هدف کلی در این پژوهش عبارت است از بررسی رابطه بین هوش هیجانی با سلامت رواني ، میان دختران وپسران دانشجوي دانشگاه پيام نور سردشت در سال تحصيلي 88-1387 میباشد.

اهداف جزئي:
1- مقایسه میزان تفاوت بین هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر
2- مقایسه میزان تفاوت بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر




 4-1) سؤالات  تحقيق:
سوالات تحقيق عبارتند از:
در اين پژوهش سوالهايي از اين قبيل مطرح مي شود :
1-    آيا تفاوت معناداری بین هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
2-    آيا تفاوت معناداری بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
3-    آيا هوش هيجاني با سلامت رواني رابطة معنا داري دارد.

 5-1 ) فرضيه‌هاي تحقيق عبارتند از:
با توجه به سؤالهايي كه مطرح شد فرضيه هاي زير تدوين شده است .
1 - هوش هيجاني با سلامت رواني رابطة معناداري دارد .
2 - تفاوت معناداری بین هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.
3 - تفاوت معناداری بین سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر وجود دارد.


 6-1 ) تعريف مفهومي و عملياتي متغيرها  
الف) تعريف نظري
  هوش هيجاني :
تعریف مفهومی هوش هیجانی(EQ):هوش هیجانی به آن دسته ازمهارت ها اطلاق میشود که برای ارزیابی مجدد و هدایت بکار میرود تا باعث تغییر توانائی ها برای تعالی و توسعه احساس مثبت از زندگی شود(آقایار و شریفی،1385)
دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 3658 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 100

حجم فایل:139 کیلوبایت

 قیمت: 65,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل