فایل رابطه بين سبكهاي مختلف دلبستگي با رضایتمندی زناشویی
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته روانشناسی و مشاوره (آموزش_و_پژوهش)
چكيده
سبكهاي دلبستگي كه در چهارچوب رابطه كودك- مادر، استقرار مييابند، روابط هيجاني فرد دربزرگسالی راتحت تأثير قرار ميدهند. هدف اصلي اين تحقيق بررسي رابطه سبكهاي مختلف دلبستگي با رضایتمندی- زناشویی بود.نمونه آماري شامل 159دبير متاهل (81 زن و 78 مرد)،در مقاطع راهنمايي ومتوسطه شهر تايباد ، باروش نمونهگيري تصادفي ساده انتخاب شدند.آزمودنيها،پرسشنامه دلبستگي بزرگسالان كولينزوريد (1990) ،پرسشنامه دلبستگي به مادر(صداقتي 1385) و پرسشنامه رضايتمندي زناشويي انريچ ( سليمانيان ، 1373) راتكميل كردند. براي تحليل فرضيههاي پژوهش از ضريب همبستگي پيرسون ، رگرسیون چند متغیری، آزمون توکی و t گروههاي مستقل استفاده شد. يافته هاي تحقيق نشان دادكه بين رضايت زناشويي با سبك دلبستگي ايمن رابطه مثبت
معنا دار(53/0) و با سبكهاي دلبستگي اجتنابي ودوسواگرا رابطه منفي معنادار(28/0- و 38/0 - ) وجود دارد .همچنين سبكهاي دلبستگي مي تواند واريانس زناشويي را بطور معناداري تبيين كند . در مورد رابطه سبكهاي دلبستگي به مادر و رضايت زناشويي نيز نتايج نسبتا" مشابهي به دست آمد . ميزان رضايتمندي زناشويي بين زنان و مردان در سبكهاي دلبستگي ايمن و اجتنابي تفاوت معنادار نداشت ، ولي در سبك دلبستگي دوسوگرا بين دو جنس تفاوت معنادار به دست آمد. در نهايت بين زنان و مردان از نظر رضايتمندي زناشويي تفاوت معنادار وجود نداشت.
واژههاي كليدي: سبكهاي دلبستگي (ايمن، اجتنابي و دوسوگرا)، رضايتمندي زناشويي.
مقدمه
دلبستگي پيوند عاطفي هيجاني نسبتاً پايداري است كه بين كودك و مادر يا افرادي كه نوزاد در تعامل منظم ودائم با آنهاست ، ايجاد ميشود (پاپاليا، 2002). فرويد براين باور بود كه دلبستگي نوزاد به مادر به خاطر تغذيه و رفع نياز فيزيولوژيكي است (سانتراك، 2002). هارلو و زيمرمن (1959؛ نقل از لسترام،1384/2002) فرضيه فرويد را نقض كردند و بيان داشتند در ايجاد و تقويت دلبستگي كودك به مادر، تماس بدني در مقايسه با تغذيه، عامل مهمتري است. سپس بالبي (1969، 1973، 1980 نقل از كرين،1384) مفهوم دلبستگي را از ديدگاه تحولي مورد ارزيابي قرار داد و نظريهاش را براين اساس بناكرد كه احساسها و رفتارهاي دلبستگي، از قبيل گريه، خنده، مكيدن و چنگزدن، نوزاد را به مادر نزديك و از خطر
در اين راستا،فرضیه های زير بررسي شدند.
1.بين سبكهاي دلبستگي وميزان رضايتمندي زناشويي رابطه وجود دارد.
2. سبکهای دلبستگی ، میزان رضایتمندی زناشویی دبیران را پیش بینی می کند.
3. بين سبكهاي دلبستگي به مادر و ميزان رضايتمندي رابطه وجود دارد.
4.سبکهای دلبستگی به مادر ، میزان رضایتمندی زناشویی را پیش بینی می کند.
5. ميزان رضايتمندي زناشويي دبيران زن و مرد در سبكهاي دلبستگي ايمن،اجتنابي و دوسوگرا متفاوت است.
6. ميزان رضايتمندي زناشويي دبيران زن ومردمتفاوت است.
روش
• جامعه آماري اين پژوهش كليه دبيران زن و مرد متأهل مدارس راهنمايي و متوسطه شهر تايباد بود حجم جامعه275 نفر(135 مرد و 140 زن ) و تعداد كل مدارس متوسط و راهنمايي 35 مدرسه را شامل
مي شد .ابتدا باتوجه به مشخص بودن جامعه آماري از طريق فرمول مورگان و كرجسي ( نقل از خوي نژاد ، 1380 ) حجم نمونه برآورد شد( 159 نفر) . سپس سهم دبيران زن و مرد كه بايد نمونه مورد مطالعه را تشكيل دهند ( 78 مرد و 81 زن ) مشخص شد و از طريق نمونه گيري تصادفي ساده نمونة مورد نظر انتخاب شدند.
• آزمون دلبستگي بزرگسالان كولينز وريد (RAAS) (1990)،پرسشنامه دلبستگي به مادر (AMQ)(صداقتي ،1385)وپرسشنامه رضايتمندي زناشويي انريچ ( سليمانيان ، 1373) ، ابزارهاي اين پژوهش را تشكيل ميدهند.
• طرح پژوهش حاضر همبستگی است؛ و براي
تجزيه و تحليل دادههاي آن، علاوه بر شاخصها و روشهاي آمار توصيفي، از ضريب همبستگي پيرسون ، رگرسیون چند متغیری ( روش کدگذاری تأثیر برای متغییرهای مستقل طبقه ای ) آزمون توکی و t گروههاي مستقل استفاده شده است.
يافتهها
يافتههاي توصيفي اين پژوهش شامل شاخصهاي آماري
از قبيل، درصد، ميانگين و انحراف معيار هستند در جدولهاي 1 و 2 نشان داده شده است.
بحث و تفسير
با توجه به يافتههاي آماري به دست آمده، مشخص شد كه بين سبکهای دلبستگی با رضایتمندی زناشویی رابطه وجود دارد و رضايتمندي زناشويي با سبك دلبسته ايمن رابطه مثبت و با سبكهاي اجتنابي و دوسوگرا رابطه منفي دارد.
اين نتيجه با نتايج تحقيقات بشارت (1380)، اصغري نژاد و دانش (1384)، (اينزورث، 1991؛ هازن و شيور، 1978؛ فيني و نولر ، 1990؛ ميوري ، هلمز ، گرينفيلد ، 1996؛ نقل از كاپلان، 2000/1383)، داويلا، برادبوري و فينچام (1998)، فيني (1999)، كوب، داويلا و برادبوري (2001)، كاچادورين، فينچام و داويلا (2004) و بانس (2004)، همخواني دارد. چند تبيين احتمالي براي اين يافتهها مطرح ميشود.
• اعتماد به خود و ديگران، به عنوان يكي از مباني درون رواني فردي كه داراي سبك دلبسته ايمن است، وي را در جلب كمك و مساعدت ديگران ياري ميرساند و زمينه برون رواني و اجتماعي يك ارتباط سالم را فراهم ميكند. در زندگي زناشويي نيز، اين افراد با ايجاد ارتباط سالم و بهنجار با همسر خود شرايط رضايتمندي را فراهم ميسازند.
فهرست منابع فارسي
- اصغرينژاد، م. و دانش، ع. (1384). رابطة سبكهاي دلبستگي با ميزان شادكامي و توافق در مسائل زناشويي در دانشجويان زن متأهل دانشگاه. مجله تازهها و پژوهشهاي مشاوره، 14 (4)، 90-69.
- بشارت، م. گلينژاد، م. و احمدي، ع. (1381). بررسي رابطة سبكهاي دلبستگي و مشكلات بين شخصي دانشجويان دانشگاه تهران. برگرفته از:
(URL: http://www.IranpA.org. 12/5/2006).
- بشارت، م. شريفي، م. و ايرواني، م. (1380).
بررسي رابطة سبكهاي دلبستگي و مكانيسمهاي دفاعي. مجله روانشناسي، 19(3)، 289-277.